فقط یکبار دیگر p4
من: واسه اونم نقشه دارم...میخوام خودمو شکل پسر کنم
از جاش بلند شد: ینی چی خودمو شکل پسر کنم
من: شاید یکم سخت باشه ولی شدنیه
نشوندمش رو مبل و خودمم نشستم : ببین این تنها راهیه که داریم
اخماش رفت تو هم: ولی من اجازه نمیدم خواهرم بره بین اون همه مرد
من: درکت میکنم ولی خودمم حواسم هست که زیاد بهشون نزدیک نشم
کیونگ سان : اصلا بگو ببینم چجوری میخوای خودتو پسر کنی
من: فکر همه جاشو کردم تو نگران نباش ..فقط یه سوال ،شما اونجا کت شلوار میپوشین؟؟
کیونگ سان : اره یه کت شلوار مشکی البته بیشتر توی مراسم ها و بیرون از کمپانی..توی کمپانی میشه اونا رو نپوشید
من :خب برو کت شلوارت رو بیار
کیونگ سان: برای چی
من: تو بیار بهت میگم
از توی ساکش بیرون آورد یکم چروک بود ولی اشکالی نداشت : میخوای چیکارش کنی
من: بپوشمش
تک خنده ای زد: دیوونه شدی..وقتی اینو بپوشی از..
نگاهشو از چشمام پایین تر برد و ادامه داد: از اندامت مشخص میشه دختری
من: صبر کن میفهمی
رفتم تو اتاق و درو بستم ...تیشرتمو دراوردم ،از تو کمد یه پارچه پیدا کردم و به اندازه ای که میخواستم پارش کردم......دور سینه هام سفت بستمش جوری که از برجستگی سینه هام کم کنه
برای باسنم هم همین کارو کردم،کت شلوار رو پوشیدم
یکم برام گشاد بود ولی بهتر بود جذب بیشتر نشون میداد پسر نیستم
موهام رو گوجه ای بالا سرم بستم و از لباسای کیونگ سان یه کلاه کپ سرم کردم
دیگه همه چیز تکمیل شده بود رفتم بیرون
چند لحظه با دیدنم چشاش گرد موند و بعد اومد سمتم
دورم چرخید
من: چطور شدم
کیونگ سان: خوبه ولی ضایس موهات بلنده و دادیش زیر کلاه
من: اشکال نداره بهشون میگیم که موهام یکم بلنده اونا که دیگه نمیان ببینن چقد بلنده
با چشم به سینه هام اشاره کرد و گفت: با اینا چیکار کردی؟؟
من: با پارچه بستمش اینجوری کمتر تو چشمه
کیونگ سان: صدات چی
من: خب مجبورم صدامو کلفت کنم تا از دخترونگی دربیاد دیگه
گلومو صاف کردم و سعی کردم صدامو کلفت کنم
از جاش بلند شد: ینی چی خودمو شکل پسر کنم
من: شاید یکم سخت باشه ولی شدنیه
نشوندمش رو مبل و خودمم نشستم : ببین این تنها راهیه که داریم
اخماش رفت تو هم: ولی من اجازه نمیدم خواهرم بره بین اون همه مرد
من: درکت میکنم ولی خودمم حواسم هست که زیاد بهشون نزدیک نشم
کیونگ سان : اصلا بگو ببینم چجوری میخوای خودتو پسر کنی
من: فکر همه جاشو کردم تو نگران نباش ..فقط یه سوال ،شما اونجا کت شلوار میپوشین؟؟
کیونگ سان : اره یه کت شلوار مشکی البته بیشتر توی مراسم ها و بیرون از کمپانی..توی کمپانی میشه اونا رو نپوشید
من :خب برو کت شلوارت رو بیار
کیونگ سان: برای چی
من: تو بیار بهت میگم
از توی ساکش بیرون آورد یکم چروک بود ولی اشکالی نداشت : میخوای چیکارش کنی
من: بپوشمش
تک خنده ای زد: دیوونه شدی..وقتی اینو بپوشی از..
نگاهشو از چشمام پایین تر برد و ادامه داد: از اندامت مشخص میشه دختری
من: صبر کن میفهمی
رفتم تو اتاق و درو بستم ...تیشرتمو دراوردم ،از تو کمد یه پارچه پیدا کردم و به اندازه ای که میخواستم پارش کردم......دور سینه هام سفت بستمش جوری که از برجستگی سینه هام کم کنه
برای باسنم هم همین کارو کردم،کت شلوار رو پوشیدم
یکم برام گشاد بود ولی بهتر بود جذب بیشتر نشون میداد پسر نیستم
موهام رو گوجه ای بالا سرم بستم و از لباسای کیونگ سان یه کلاه کپ سرم کردم
دیگه همه چیز تکمیل شده بود رفتم بیرون
چند لحظه با دیدنم چشاش گرد موند و بعد اومد سمتم
دورم چرخید
من: چطور شدم
کیونگ سان: خوبه ولی ضایس موهات بلنده و دادیش زیر کلاه
من: اشکال نداره بهشون میگیم که موهام یکم بلنده اونا که دیگه نمیان ببینن چقد بلنده
با چشم به سینه هام اشاره کرد و گفت: با اینا چیکار کردی؟؟
من: با پارچه بستمش اینجوری کمتر تو چشمه
کیونگ سان: صدات چی
من: خب مجبورم صدامو کلفت کنم تا از دخترونگی دربیاد دیگه
گلومو صاف کردم و سعی کردم صدامو کلفت کنم
۴۶.۶k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.