سیاه سفید قلبم
_چرا بغض کردی من که خوبم
=اره معلومه خوبی فقط نمیدونم چرا تو تخت بیمارستانی
_خوب حالا تو بغض نکن قربونت برم
=باشه تو خوب باش من بغض نمیکنم خوبه
_خوبه
کیانا: میبینم که جمعتون جمعه گلتون کمه
=نه گوهمون کم بود که تو اومدی
_عععه سپیده
کیانا: اگه مزاحمم برم
_نه بابا تو اصله کاری بودی
=اره مزاحمی همینجور که ما مزاحمتیم
یه ویشگون از بازوی سپیده گرفتم که کیانا اومد طرفه من و گفت
=بیا این کمپوته تو منم برم تا مزاحمه بحث دوستانتون نشم
بدونه اینکه نگاهی به سپیده کنه از اتاق زد بیرون روبه سپیده کردمو لب زدم
_چته تو چرا اون حرفو زدی
=مگه دروغ گفتم اصلا نمیدونم چرا از وقتی که اون مزاحمه زنگ میزنه رفته تو خودش همش اهنگ گوش میده به ما هم حرف نمیزنه
_باید اینجوری جوابشو بدی اون دلش نازکه زود میشکنه برو ازش معذرت بخواه
=باشه میرم حالا
_از دست شماها
وقتی مرخص شدم کیانا سر سنگین با سپیده رفتار میکنه و سپیدم که غروری که داره سنگ نداره وقتی کیانا رفت تو اتاقش منم با کمک سپیده رفتم تا بخوابم سپیده خواست بره که دستشو گرفتم و گفتم
=اره معلومه خوبی فقط نمیدونم چرا تو تخت بیمارستانی
_خوب حالا تو بغض نکن قربونت برم
=باشه تو خوب باش من بغض نمیکنم خوبه
_خوبه
کیانا: میبینم که جمعتون جمعه گلتون کمه
=نه گوهمون کم بود که تو اومدی
_عععه سپیده
کیانا: اگه مزاحمم برم
_نه بابا تو اصله کاری بودی
=اره مزاحمی همینجور که ما مزاحمتیم
یه ویشگون از بازوی سپیده گرفتم که کیانا اومد طرفه من و گفت
=بیا این کمپوته تو منم برم تا مزاحمه بحث دوستانتون نشم
بدونه اینکه نگاهی به سپیده کنه از اتاق زد بیرون روبه سپیده کردمو لب زدم
_چته تو چرا اون حرفو زدی
=مگه دروغ گفتم اصلا نمیدونم چرا از وقتی که اون مزاحمه زنگ میزنه رفته تو خودش همش اهنگ گوش میده به ما هم حرف نمیزنه
_باید اینجوری جوابشو بدی اون دلش نازکه زود میشکنه برو ازش معذرت بخواه
=باشه میرم حالا
_از دست شماها
وقتی مرخص شدم کیانا سر سنگین با سپیده رفتار میکنه و سپیدم که غروری که داره سنگ نداره وقتی کیانا رفت تو اتاقش منم با کمک سپیده رفتم تا بخوابم سپیده خواست بره که دستشو گرفتم و گفتم
۲.۲k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.