...ً.پارت۶
...ً.پارت۶
«خلاصه میگم همه رفتن خونه و خوابیدن»
فردا صبح
سانا از خواب بیدار میشه
میره حمام و روتین و این چرتو پرتا«اصلا از این کارا انجام نمیدم😸👍🏻»
سانا ماهیروووووو کازووووووو بیدار شینننننننن
کازو و ماهی ژان بیدار میشن
سانا:بیاین صبحانه بخورییییینننننن
موز و ماهی میرن صبحونه میخورن
کازو :من میرم خیلی کار دارم بای بای
سانا ماهی:بای
ماهی:خب چه گوهی بخوریم
سانا:نمیدونم *صدای گلوله* این دیگه چی بود
ماهی:از تو حیاط بود
میرن از پنجره نگاه میکنن
مایکی:بیاین بیرون
ماهی:سانا اسلحه بر دار بریم
سانا:حله
ویو درازه مملکت
*زنگ خوردن گوشی*
هانما :بله
مایکی :این دختره سانا
هانما: خب
مایکی :ما برداشتیمش پول بده برگردونیمش
هانما:*شک* یعنی چی
قطع شد
هانما :وادف
«خلاصه میگم همه رفتن خونه و خوابیدن»
فردا صبح
سانا از خواب بیدار میشه
میره حمام و روتین و این چرتو پرتا«اصلا از این کارا انجام نمیدم😸👍🏻»
سانا ماهیروووووو کازووووووو بیدار شینننننننن
کازو و ماهی ژان بیدار میشن
سانا:بیاین صبحانه بخورییییینننننن
موز و ماهی میرن صبحونه میخورن
کازو :من میرم خیلی کار دارم بای بای
سانا ماهی:بای
ماهی:خب چه گوهی بخوریم
سانا:نمیدونم *صدای گلوله* این دیگه چی بود
ماهی:از تو حیاط بود
میرن از پنجره نگاه میکنن
مایکی:بیاین بیرون
ماهی:سانا اسلحه بر دار بریم
سانا:حله
ویو درازه مملکت
*زنگ خوردن گوشی*
هانما :بله
مایکی :این دختره سانا
هانما: خب
مایکی :ما برداشتیمش پول بده برگردونیمش
هانما:*شک* یعنی چی
قطع شد
هانما :وادف
۱.۹k
۰۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.