تپش قلب پارت ۴۱
از رو زمین بلندش کردم دستم سوخت ولی خوب مهم نبود بالا در چوب ریخت چشماشو باز کرد من:یورا نفسم خوبی یورا:جونگ کوک جونگ کوک برای چی اومدی من:نیام اگه دیر میرسیدم چی هان یادت یه بار گفتم تا پای مرگ باهات میام یورا:جونگ کوک من:آره بعد رفت جلو نمیشد من:فکر کنم اول باید تو رو بندازم بیرون یورا:نه من تنهات نمیزارم (نگران نباشید حجم خونه بزرگه) من:منم نمیخوام ولی همون موقع پرتش کردم بیرون یورا:جونگ کوکککک بیا بیرون😭😭😭😭خواهش میکنم همون موقع رفتم عقب یورا:جونگ کوک نیای میاما همون موقع پریدم بیرون
از زبون خودم
اومد بیرون پاشدم رفتم سمتش کمرمو گرفت کشید یه دستشو رو سرم گذاشت پشت سرم زیر موهام سرشو کج کرد برد سمت شونم وهمون موقع که رفتم لباشوکوبید رو لبام و لبامو محکم بوسید منم همراهیش میکردم یه دستش که رو کمرم بود رو دستمو گذاشتم دستشو گرفتم اون یکیم رو صورتش گذاشتمو همراهیش میکردم تند تند لبامو میبوسید(آقااااا وسط اون همه آدم😐😂😂😂😂یعنی چی من اعتراض دارم آقااا عخههه بعد من بحوام وسط خیابون بوس کنیم همو ده نفر نگاهمون میکنن عکس میندازن😐😂🤣🤣🤣بعد چاپ میشه جونگ کوک با دوست دخترش در هین بوسیدن موچشونوگرفتیم😐😂😂🤣😂) دستشو آورد پایین دور کمرم پیچید منم دستمو دور گردنش حلقه کردم وحشیانه میبوسیدیم که جدا شدیم بعد از هرکودوم از حرف زدنش میبوسید دستاشو رو صورتم گذاشت موهامو زد عقب (اینجا جین اون ته با جیمین و جیهوپ و یونگی گفت اوههههه😐😂😂😂یونگیم مثل همیشه پوکر فیس یونگی:هوققق😑😐 من:😐😂😂🤣) منم یه دستشو گرفتم من:خیلی ترسیدم جونگ کوک گفتم الان یه چیزیت میشه خونه خراب میشه توهم گیر میوفتی لبامو بوسید خیس جدا شد کوک:من بیشتر بخاطر تو ترسیدم اگه یکم دیر تر میرسیدم معلوم نبود چی میشد 😢 لباموبوسید کوک:ببخشید تنهات گذاشتم دوباره بوسید کوک:من گفته بودم تا پای مرگ باهات پیام گفتم من:آره گفتی کوک:پس هر اتفاقی اینجا مال تو افتاده و اگه قرار بود بمیری باهم میسوختیمو میمردیم که دیگه خودم خودت میموندیم خندیدم آخرین بوسه رم زد یه آخ کشید من:جونگ کوک چیه کوک:دستم سوخته نگاه کردم من:واییییی جونگ کوک بریم دکتر دستت بدتر میشه ها کوک:باشه باشه آروم باش
از زبون خودم
اومد بیرون پاشدم رفتم سمتش کمرمو گرفت کشید یه دستشو رو سرم گذاشت پشت سرم زیر موهام سرشو کج کرد برد سمت شونم وهمون موقع که رفتم لباشوکوبید رو لبام و لبامو محکم بوسید منم همراهیش میکردم یه دستش که رو کمرم بود رو دستمو گذاشتم دستشو گرفتم اون یکیم رو صورتش گذاشتمو همراهیش میکردم تند تند لبامو میبوسید(آقااااا وسط اون همه آدم😐😂😂😂😂یعنی چی من اعتراض دارم آقااا عخههه بعد من بحوام وسط خیابون بوس کنیم همو ده نفر نگاهمون میکنن عکس میندازن😐😂🤣🤣🤣بعد چاپ میشه جونگ کوک با دوست دخترش در هین بوسیدن موچشونوگرفتیم😐😂😂🤣😂) دستشو آورد پایین دور کمرم پیچید منم دستمو دور گردنش حلقه کردم وحشیانه میبوسیدیم که جدا شدیم بعد از هرکودوم از حرف زدنش میبوسید دستاشو رو صورتم گذاشت موهامو زد عقب (اینجا جین اون ته با جیمین و جیهوپ و یونگی گفت اوههههه😐😂😂😂یونگیم مثل همیشه پوکر فیس یونگی:هوققق😑😐 من:😐😂😂🤣) منم یه دستشو گرفتم من:خیلی ترسیدم جونگ کوک گفتم الان یه چیزیت میشه خونه خراب میشه توهم گیر میوفتی لبامو بوسید خیس جدا شد کوک:من بیشتر بخاطر تو ترسیدم اگه یکم دیر تر میرسیدم معلوم نبود چی میشد 😢 لباموبوسید کوک:ببخشید تنهات گذاشتم دوباره بوسید کوک:من گفته بودم تا پای مرگ باهات پیام گفتم من:آره گفتی کوک:پس هر اتفاقی اینجا مال تو افتاده و اگه قرار بود بمیری باهم میسوختیمو میمردیم که دیگه خودم خودت میموندیم خندیدم آخرین بوسه رم زد یه آخ کشید من:جونگ کوک چیه کوک:دستم سوخته نگاه کردم من:واییییی جونگ کوک بریم دکتر دستت بدتر میشه ها کوک:باشه باشه آروم باش
۱۳.۹k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.