part2
فیک تهیونگ(عشق سیاه)پارت۲
(ا.ت وارد خونه شد)
+من اومدم
سوهو(برادر ا.ت)خوش اومدی خواهر جون
+چیه داری خوب حرف میزنی
نگاهی با حال خونه کردم
+اهان دوستات اومدن
سوهو:یا من همیه باهات خوب حرف میزنم
+اوکی اوکی تو راس میگی
سلام بچه ها من ا.تم خوههر سوهو اصلا نگران نباشیم میرم اتاق فیلم ببینم کاریتون ندارم اره دیگه خدافظ
رفتم تو اتاقم یه هودی بلند با شلوارک کوتاه پوشیدم
اومدم بیرون که ابو خوراکی بردارم
جونگکوک:چقدر این کیکه خوش مزش شاید مثل ا.ت(منحرف شید)
_سوهو نظرت چیه خواهرت بیاد با ما بشینه؟
جیمین:منم داشتم به همین فکر میکردم
سوهو:نظرت چیه ا.ت میای
+چرا که نه باوشه اومدم
تهیونگ ویو:
باورم نمیشه یعنی خواهر سوهو هموم ا.ته و ا.تم همون دخترس که خونسو خوردم
+راستی داداشی امروز یه اقاهیی رو دیدم چشماش قرمز بود خیلی خفن بود ولی هرچی گفتم کی هستی انگار نه انگار گذاشت رفت
سوهو:چشم قرمز بیخیال خیالاتی شدی
+نه بخدا تو اون تاریکی برغ میزد باور کن
_ایهم بیاین بحصو اوض کنیم ا.ت چند سالته؟
+ام ۲۳
_ا.ت میتونم گردنتو ببینم؟
جونگکوک:بیخیال داداش زیادی زود پیش نمیری؟
جیمین:راست میگه
سوهو:هیونگ میدونم دختر ندیده ای ولی این دیگه زیادیه
+اوک ولی...
_ولی چی؟
+باید سی وون بهم پول بدی مگرنه خبری نیست
_بیا این ۱۰۰ وون حالا نشونم بده
جونگکوک:داداش منم باز کردم بیا من به ۱۰ وونم راضی ام بخدا
_ببند
ا.ت کردنش رو نشون داد البته فقط به خودم
+خوب حالا میخوای چیکا؟
_ا.ت این زخمه چیه؟
+این راستش تو راه یکی به گردنم حمله کرد فک کنم اسکلی چیزی بود دنبالشو نگرفتم
_تو مطمعنی ا.تی؟
+منظورت چیه خوب اسممه دیگه اره
_بیخیال بیا برکردیم
+اوک اصلا به من چه
پایان
فیلا براش شرط نمیزارم ولی لطفا حمایت کنید😗
(ا.ت وارد خونه شد)
+من اومدم
سوهو(برادر ا.ت)خوش اومدی خواهر جون
+چیه داری خوب حرف میزنی
نگاهی با حال خونه کردم
+اهان دوستات اومدن
سوهو:یا من همیه باهات خوب حرف میزنم
+اوکی اوکی تو راس میگی
سلام بچه ها من ا.تم خوههر سوهو اصلا نگران نباشیم میرم اتاق فیلم ببینم کاریتون ندارم اره دیگه خدافظ
رفتم تو اتاقم یه هودی بلند با شلوارک کوتاه پوشیدم
اومدم بیرون که ابو خوراکی بردارم
جونگکوک:چقدر این کیکه خوش مزش شاید مثل ا.ت(منحرف شید)
_سوهو نظرت چیه خواهرت بیاد با ما بشینه؟
جیمین:منم داشتم به همین فکر میکردم
سوهو:نظرت چیه ا.ت میای
+چرا که نه باوشه اومدم
تهیونگ ویو:
باورم نمیشه یعنی خواهر سوهو هموم ا.ته و ا.تم همون دخترس که خونسو خوردم
+راستی داداشی امروز یه اقاهیی رو دیدم چشماش قرمز بود خیلی خفن بود ولی هرچی گفتم کی هستی انگار نه انگار گذاشت رفت
سوهو:چشم قرمز بیخیال خیالاتی شدی
+نه بخدا تو اون تاریکی برغ میزد باور کن
_ایهم بیاین بحصو اوض کنیم ا.ت چند سالته؟
+ام ۲۳
_ا.ت میتونم گردنتو ببینم؟
جونگکوک:بیخیال داداش زیادی زود پیش نمیری؟
جیمین:راست میگه
سوهو:هیونگ میدونم دختر ندیده ای ولی این دیگه زیادیه
+اوک ولی...
_ولی چی؟
+باید سی وون بهم پول بدی مگرنه خبری نیست
_بیا این ۱۰۰ وون حالا نشونم بده
جونگکوک:داداش منم باز کردم بیا من به ۱۰ وونم راضی ام بخدا
_ببند
ا.ت کردنش رو نشون داد البته فقط به خودم
+خوب حالا میخوای چیکا؟
_ا.ت این زخمه چیه؟
+این راستش تو راه یکی به گردنم حمله کرد فک کنم اسکلی چیزی بود دنبالشو نگرفتم
_تو مطمعنی ا.تی؟
+منظورت چیه خوب اسممه دیگه اره
_بیخیال بیا برکردیم
+اوک اصلا به من چه
پایان
فیلا براش شرط نمیزارم ولی لطفا حمایت کنید😗
۱۰.۹k
۲۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.