عاشق که بشی ....51P
#عاشق_که_بشی ....51P
لیا
یه روز عادی دیگه بود ولی اخر هفته بود و من خیلی خوشحال بودم چون استراحت میکردم و مشغول کار پروژه های دانشگاهم نمیشدم
و قرار بود امروز و بریم پیک نیک
لیا:توانا؟!
توانا:شاهزاده خانم از خواب بیدار شدی
لیا:اوف عشق ابجی صبحانه اماده کردی
توانا:اهم به چاعان زنگ بزن
لیا:اوکی
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
چاعان
واقعا باورم نمیشد و خودمم از چیزی که دیدم تعجب کردم
نظرتون چی بود؟
بنظرتون چاعان از دیدن چی تعجب کرد؟
لیا
یه روز عادی دیگه بود ولی اخر هفته بود و من خیلی خوشحال بودم چون استراحت میکردم و مشغول کار پروژه های دانشگاهم نمیشدم
و قرار بود امروز و بریم پیک نیک
لیا:توانا؟!
توانا:شاهزاده خانم از خواب بیدار شدی
لیا:اوف عشق ابجی صبحانه اماده کردی
توانا:اهم به چاعان زنگ بزن
لیا:اوکی
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
چاعان
واقعا باورم نمیشد و خودمم از چیزی که دیدم تعجب کردم
نظرتون چی بود؟
بنظرتون چاعان از دیدن چی تعجب کرد؟
۱.۷k
۱۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.