رمان (خواب عجیب)

یک شب وقتی خوابیدم دیگه بیدار نشدم و تو دنیای اهریمن ها گیر افتاده بودم اونجا کسی نبود و میشه گفت اونجا تنها ادم روی زمین بودم . اونجا همیشه مه بود و من برای نجات جون خودم باید با اهریمن ها میجنگیدم تا اینکه .....
داخل یک غار خوابیده بودم و وقتی بیدار شدم دیدم یک اهریمن کوچیک بود و یکم شبیه به عقرب بود وسایل دفاعی نداشتم که از خودم دفاع کنم و برای همین فرار کردم تا اینکه پام پیچ خورد و زمین فرو ریخت و وقتی چشمام رو باز کردم دیدم کلی ادم دور و برم هستند و فکر کردم از خوابم بیدار شدم ولی .....
خواب نبود بلکه ادم های دیگه ای هم مثل من بودن که گیر افتاده بودن
ازشون خواهش کردم که کمکم کنن برگردم ولی بهم گفتن برای اینکه برگردی باید شیطانی به نام ( کیریتو )
رو بکشم تا برگردم و وقتی اون رو بکشم میتونم یک ارزو کنم 😀❤

برای قسمت بعد ۱۰ لایک
و ۳ رای در کامنت

جزئیات 👇
نام نقش اصلی : شینوبو
سن : ۱۶
تاریخ تولد : ۲۵ اسفند
قدرت ماورایی : شلیک تیر کمان
رطبه ی قدرت : ۱

شیطان بزرگ (کیریتو)
اسم : کیریتو
سن :۱۷
تاریخ تولد : ۵ بهمن
قدرت ماورایی : کنترل موجودات
رطبه ی قدرت : ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰