کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

یکی از بهترین کتاب های فانتزی که تا حالا دیدم
تو قرن 17 پدر و مادر ادی لارو میخوان برخلاف میلش اونو شوهر بدن. ادی سه روز فرصت میخواد تا راهی برای جلوگیری از این ازدواج اجباری پیدا کنه و براساس توصیه پیرزن جادوگر روستاشون برای خدایان قربانی میکنه. روز آخر تمام تلاششو میکنه و فراموش می کنه نباید بعد از غروب خورشید به درگاه خدایان دعا کنه چون خدایان شیطانی شب جوابش رو میدن
شیطان دعای ادی رو جواب میده ولی بهای سنگینی ازش میخواد؛ روحش رو
البته این اختیار رو هم بهش میده که تا زمانی که خودش نخواد روحشو به شیطان بده، زنده بمونه
ادی نفرین شده 300 سال زنده میمونه ولی هر کسی اونو ببینه به محض اینکه از جلوی چشمش بره اونور، فراموشش می کنه