پارت ۲. هوسوک و تهیونگ مار پله بازی میکنن
🐰کوک🐰 کانگرو طور پرید و کنار تهیونگ فرود اومد : چی شده ؟ شرط چی؟ منم شریکم =)
🦄هوسوک🦄 تقریبا فریاد زد: تو چی میگی؟ همه میخوان جیب منو خالی کنن=/
🐱یونگی🐱 در بالکن رو بست و به سمت پسرا اومد: چی شده؟ بحث جیبه ، منم میخوام
🐹جین🐹 قهقهه زد و کاپوچینوشو باشدت تف کرد توی لیوان : هوسوک ببین یه مار میتونه همه ثروتتو به غارت ببره
*جیمین پارازیت وار روی کاناپه ولو شد *
🐻تهیونگ🐻 مشکوک به جین نگاه کرد: الان منظورت از مار کی بود؟ =|
🐰کوک🐰: عااممم ...
🐥جیمین🐥 پاهاشو توی هوا تکون داد: فکر کنم شوهر عمه کوچیکش
*کوک و هوسوک با قهقهه روی زمین قلت زدند*..... ادامه دارد.
قسمت ۳ که قسمت اخره رو بزارم؟
🦄هوسوک🦄 تقریبا فریاد زد: تو چی میگی؟ همه میخوان جیب منو خالی کنن=/
🐱یونگی🐱 در بالکن رو بست و به سمت پسرا اومد: چی شده؟ بحث جیبه ، منم میخوام
🐹جین🐹 قهقهه زد و کاپوچینوشو باشدت تف کرد توی لیوان : هوسوک ببین یه مار میتونه همه ثروتتو به غارت ببره
*جیمین پارازیت وار روی کاناپه ولو شد *
🐻تهیونگ🐻 مشکوک به جین نگاه کرد: الان منظورت از مار کی بود؟ =|
🐰کوک🐰: عااممم ...
🐥جیمین🐥 پاهاشو توی هوا تکون داد: فکر کنم شوهر عمه کوچیکش
*کوک و هوسوک با قهقهه روی زمین قلت زدند*..... ادامه دارد.
قسمت ۳ که قسمت اخره رو بزارم؟
۲۱.۲k
۱۹ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.