عشق شیرین p27
ویو هانول :
دوییدم سمت تهیونگ و خودم رو رو پاهاش پرت کردم نزدیک بود بیوفتم که منو گرفت
÷بیب آروم تر نزدیک بود بیوفتی
×ته ته بگو چیشد
÷چیشد
×هااون با جیمینشی رل زد ا/ت هم با جونگوکی عرررر
÷عه خب به سلامتی مبارک
×الانم قراره اوناهم با ما بیان شهره بازی
÷باشه بیب آروم باش الانه که از خوشحالی سکته کنی
×(میخنده)باشه دیگه م نبرن آماده شم دیرمون میشه
÷الان!!!!!! الان که خیلی زوده
×تو هنوز منو نشناختی
÷باشه تو هرجور باشی من عاشقتم
×راستی پسرم کو باید بیاریمش
÷پسرت کیه؟؟؟
×یونتان دیگه
÷(نیشخند از روی رضایت میزنه)خوابه میاریمش
×خوبه من رفتم
÷باشه
ویو هانول :
با ذوق از پله ها تند تند رفتم بالا اول یه سر به یونتان زدم و بعد رفتم لباسام رو عوض کردم (عکس لباس اسلاید بعد)
بعد تهیونک اومد یه بوسه کوچیک داشتیم و شروع به عوض کردن لباسش کرد و بعد یونتان و بغل کردم به سمت ماشین رفتیم و حرکت کردیم
ویو هااون :
درجا که تلفن رو قطع کردم با جیغ دوییدم سمت جیمین
^چیشده هااون چیزی شده سوسک دیدی خوبی
~جیمیناااااااااااااا
^جانم
~رفیقای منو رفیقای تو باهم رل زدن
^چیشد
~ا/ت هانول با جونگوکی و تهیونگی رل زدن
^جدی
~ارههههه
^مبارک
~زودباش باید آماده شیم بریم شهره بازی چون اونا هم میان
^باشه اما الان خیلی زود نیست
~نههههههههه
^باشه غلط کردم بزچریم آماده شیم
~بریم
ویو هااون :
رفتم سریع یه لباس کیوت پوشیدم (عکس لباس اسلاید بعد)
و حرکت کردیم
دوییدم سمت تهیونگ و خودم رو رو پاهاش پرت کردم نزدیک بود بیوفتم که منو گرفت
÷بیب آروم تر نزدیک بود بیوفتی
×ته ته بگو چیشد
÷چیشد
×هااون با جیمینشی رل زد ا/ت هم با جونگوکی عرررر
÷عه خب به سلامتی مبارک
×الانم قراره اوناهم با ما بیان شهره بازی
÷باشه بیب آروم باش الانه که از خوشحالی سکته کنی
×(میخنده)باشه دیگه م نبرن آماده شم دیرمون میشه
÷الان!!!!!! الان که خیلی زوده
×تو هنوز منو نشناختی
÷باشه تو هرجور باشی من عاشقتم
×راستی پسرم کو باید بیاریمش
÷پسرت کیه؟؟؟
×یونتان دیگه
÷(نیشخند از روی رضایت میزنه)خوابه میاریمش
×خوبه من رفتم
÷باشه
ویو هانول :
با ذوق از پله ها تند تند رفتم بالا اول یه سر به یونتان زدم و بعد رفتم لباسام رو عوض کردم (عکس لباس اسلاید بعد)
بعد تهیونک اومد یه بوسه کوچیک داشتیم و شروع به عوض کردن لباسش کرد و بعد یونتان و بغل کردم به سمت ماشین رفتیم و حرکت کردیم
ویو هااون :
درجا که تلفن رو قطع کردم با جیغ دوییدم سمت جیمین
^چیشده هااون چیزی شده سوسک دیدی خوبی
~جیمیناااااااااااااا
^جانم
~رفیقای منو رفیقای تو باهم رل زدن
^چیشد
~ا/ت هانول با جونگوکی و تهیونگی رل زدن
^جدی
~ارههههه
^مبارک
~زودباش باید آماده شیم بریم شهره بازی چون اونا هم میان
^باشه اما الان خیلی زود نیست
~نههههههههه
^باشه غلط کردم بزچریم آماده شیم
~بریم
ویو هااون :
رفتم سریع یه لباس کیوت پوشیدم (عکس لباس اسلاید بعد)
و حرکت کردیم
۸.۱k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.