فیک کوکpt8

سلام سلام من اومدم خوش اومدم با دست پر اومدم🌝🤝🏻
𖧷- - - - - - - - - - - - - - -𖧷
"به من چه خودت پیشنهاد دادی!
*آ.تتتت(داد)
+چتهههه
*بیا پایین بیب!
"ودف...مست کرده؟
+فک کنم!
رفتم پایین و دیدم بعلههههه آقا مست کرده چجورمممم!
+کوک مگه مریضی؟ برا چی این کوفتیو خوردی؟
*اوووم...نمیدونممم بیا بغلم بیب
+حتی فکرشم نکن! تو عادیت خطرناکه الان مست کردی خوده خطری! پاشو بریم یه آب بزن به صورتت اینجوری نمیشه وگرنه کار دستمون میدی!
اینو که گفتم با ی حالت ترسناک بلند شد و رفت سمت پله ها
*امید..وارم عقل داشته باشی و بیای بالا....وگ..رنه شاید یه کاری...دست..
+باشه باشه آروم باش! میام بالا کمکت میکنم برا خواب آماده شی!
با تردید همراهش رفتم بالا که یهو پرتم کرد تو اتاق و درم قفل کرد:))
+عوضی چته تو! چرا انقد بی ظرفیتی!
*هیشششش !
+کوفت! درو باز کن (داد)
*خفه شو و لباساتو دربیار!(داد)
+هیچوقت همچین غلطی نمیکنم!(داد)
*بهت گفته بودم اگه روحرفم حرف بیاری برات بد میشه خانم جئون!
آروم آروم میومد سمتم و منم باترس ازش فاصله میگرفتم ومیرفتم عقب تااینکه خوردم به دیوار
+گمشو عقب(داد)
*(پوزخند)
یهو به سمتم خیز برداشت و بلندم کرد و بعد پرتم کرد رو تخت و روم خیمه زد
*اوووم...از کجا شروع کنیم؟
+(بغض)ل..لطفا..ک..کوک...تو کارات دست خودت نیست...لطفا از روم..
ادامه ی حرفم با بوسه ی عمیقی که شروع کرد تو دهنم موند ، وحشیانه لبام رو میمکید جوری که میتونستم طمع خون رو تو دهنم حس کنم ، کم کم نفس کم آوردم و نفس نفس میزدم که متوجه شد و ولم کرد
+ (هه یعنی نفس نفس میزنه)لطفا..هه...لطفا ..تموم.. هه تمومش..کن
هرچی حرف میزدم اهمیت نمی‌داد و بدتر میکرد،بعد از لبام رفت سمت ترقوه وگردنم و بوسه و کیس مارک های خیسی جامیزاشت،ناخواسته ناله ریزی از دهنم دررفت که پوزخند زد و محکم تر میبوسید
+اههه بسههه تمومش کن نمیتونممم اههه(من بچه خوبیم یکی دیگه داره بجای من مینویسه😔🤌🏻)
ناخواسته ناله میکردم و اونم بیشتر تح"ریک میشد . طاقتش تموم شد و با یه حرکت لباسام رو تو تنم پاره کرد و رفت سمت ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بعدش تا صبح باهم نماز خوندننن🥲🤌🏻ب خدا نوشتن اینا در توان من نیست بقیش با ذهن پاک خودتون🥲💔🤌🏻

فردا صبح :
*سالمی کوچولو؟
+دیشب...یادته؟
*معلومه! کی با الکل ۳۰٪ تاحالا مست شده آخه؟ فک کردی من موقع شب رویاییم مستم؟ عمرا!
+بجای این چرندیات آیییییی بیا این دردِ ۸ راندیه منو جمع کن( پس چی فک کردین اینا برنامه ها داشتننننن)
*خیلی درد داری؟
+اوهوم(مظلوم)
*پاشو بریم پایین بهت مسکن بدم
+ملت بعد رابطشون دراز میکشن پارتنرشون دلشونو ماساژ بدن بعد پارتنر من میاد میگه پاشو بیا بهت مسکن بدم! نفهم آخه من چطوری راه برمممم ببین من الان حامله شده..
*تو الان گفتی من پارتنرتم؟(ذوق)
+من گفتم؟ نههه من کی گفتم؟ حتما توهم زدی!( دستپاچه)
*دیگه دیرهههه ماستمالی نکن خرابکاریتوووو(خنده) حسود. حتی به رابطه ی مردم هم حسودی میکنی؟ دراز بکش دلتو ماساژ بدم فسقلی
+تمومش کننن(خجالت)
*خودت گفتی خب!
+لطفا وقتی بلند شدی لباساتم بپوش. وگرنه دوباره با این سیکس پکای فاکیت تحری"ک میشم
*پس بگو قضیه چیههههه
+نخیرمممم اصلا اینجوری که فکر میکنی نیستتتت. حالا پاشو تا پرتت نکردم پایین(سرخ شد)
*اصن من میخوام کل امروزو تو تخت باشم !خودت بلند شو
+سِمِج! حداقل چشاتو درویش کن بدبخت!
*من که دیشب دیدمت(نیشخند)
+(یه بالشت پرت کرد سمتش) خفه شووووووو
* باشه بابا( خنده)
بالاخره بلند شد لباساشو پوشید رفت پایین منم رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم و لباس پوشیدم و یه روتختی جدید گذاشتم رفتم پایین
"سلاااام!
*سلام بیبی گلابیD:
╶╶╶ ╶ ◜🐰🤍◞╶╶╶╶
تبلتم ۴٪شارژ داره وگرنه بیشترمیذاشتم:))حمایت فراموش نشهه