forbidden love part ۱۷
وارد سالن شد که با نگاه های تیز میکائیل مواجه شد. تنها کاری که از دستش بر میومد صحبت با بنگچان بود.
با احترام سمت میکائیل و بنگچان رفت و سلامی به میکائیل کرد.
اروم جوری که فقط بنگچان بشنوه در گوشش گفت
-بیا توی اولین اتاق طبقه دوم
بعد هم آروم از سالن خارج شد و سمت اتاقش رفت.
فلیکس هنوز به هوش نیومده بود و همین مسئله نگرانش میکرد.
مدت زیادی طول نکشید که در باز شد و بنگچان وارد اتاق شد.
با دیدن فلیکسی که بی هوش روی تخت خوابیده با عجله و نگرانی سمتش دوید.
رو به هیونجین پرسید
-چه اتفاقی افتاده؟
هیونجین بعد از تعریف کردن ماجرا برای چان پرسید
-اگه میکائیل سراغ فلیکس رو بگیره چیکار کنیم؟
-فعلا صبر کن، اگر به هوش نیومد خودم یه کاریش میکنم
میدونم این پارت کوتاهه ولی فردا چندتا پارت طولانی میزارم
با احترام سمت میکائیل و بنگچان رفت و سلامی به میکائیل کرد.
اروم جوری که فقط بنگچان بشنوه در گوشش گفت
-بیا توی اولین اتاق طبقه دوم
بعد هم آروم از سالن خارج شد و سمت اتاقش رفت.
فلیکس هنوز به هوش نیومده بود و همین مسئله نگرانش میکرد.
مدت زیادی طول نکشید که در باز شد و بنگچان وارد اتاق شد.
با دیدن فلیکسی که بی هوش روی تخت خوابیده با عجله و نگرانی سمتش دوید.
رو به هیونجین پرسید
-چه اتفاقی افتاده؟
هیونجین بعد از تعریف کردن ماجرا برای چان پرسید
-اگه میکائیل سراغ فلیکس رو بگیره چیکار کنیم؟
-فعلا صبر کن، اگر به هوش نیومد خودم یه کاریش میکنم
میدونم این پارت کوتاهه ولی فردا چندتا پارت طولانی میزارم
۴.۳k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.