یخ فروش جهنم 🔥
#یخ_فروش_جهنم 🔥
رمان ارتش
پارت شصت و هفت
هاکان:اون عکسا یعنی چی ملکا
ارتان:کیه ملکا
ملکا:هیچکس نیست
تا خواستم درو ببندم سری هول داد درو و اومد داخل
هاکان:تو اینجا چیکار میکنی مردک ها
یقه ارتان رو گرفت
ارتان پوزخندی زد و گفت
ارتان:ول کن یقمو
سری رفتم هاکان رو هلش دادم
ملکا:چیکار داری میکنی گمشو از خونمون برو بیرون
هاکان:این اشغال تورو بوسیده مگه دوسم نداشتی چیشد
ملکا:توووو یه عوضی به تمام هستی بهم خیانت کردی و پرو پرو اومدی توی خونم دعوا راه انداختی
هاکان:چرت و پرت نگو خیانت چی من اصلا بهت خیانت نکردم
چشمام پر اشک شد و گریم گرفت
ملکا:هاکان چرا دروغ میگی خودم تورو با ااریکا توی بغل هم دیدم باز داری میگی چه خیانتی
که ارتان اومد اشکامو پاک کرد
و بغلم کرد
رمان ارتش
پارت شصت و هفت
هاکان:اون عکسا یعنی چی ملکا
ارتان:کیه ملکا
ملکا:هیچکس نیست
تا خواستم درو ببندم سری هول داد درو و اومد داخل
هاکان:تو اینجا چیکار میکنی مردک ها
یقه ارتان رو گرفت
ارتان پوزخندی زد و گفت
ارتان:ول کن یقمو
سری رفتم هاکان رو هلش دادم
ملکا:چیکار داری میکنی گمشو از خونمون برو بیرون
هاکان:این اشغال تورو بوسیده مگه دوسم نداشتی چیشد
ملکا:توووو یه عوضی به تمام هستی بهم خیانت کردی و پرو پرو اومدی توی خونم دعوا راه انداختی
هاکان:چرت و پرت نگو خیانت چی من اصلا بهت خیانت نکردم
چشمام پر اشک شد و گریم گرفت
ملکا:هاکان چرا دروغ میگی خودم تورو با ااریکا توی بغل هم دیدم باز داری میگی چه خیانتی
که ارتان اومد اشکامو پاک کرد
و بغلم کرد
۸.۹k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.