و بعد از اين همه هنوز
و بعد از اين همه
هنوز بر اين گمانی كه ناشناسی و پنهان؟
از بوی لباسهايم میفهمند محبوب منی،
از عطر تنم میفهمند بامن بودهای،
از دستِ خواب رفتهام،
میفهمند كه تو برآن خواب رفتهای.
از امروز ديگر نمیتوانم پنهانت كنم.
از دستخطم، میفهمند برای تو مینويسم
هنوز بر اين گمانی كه ناشناسی و پنهان؟
از بوی لباسهايم میفهمند محبوب منی،
از عطر تنم میفهمند بامن بودهای،
از دستِ خواب رفتهام،
میفهمند كه تو برآن خواب رفتهای.
از امروز ديگر نمیتوانم پنهانت كنم.
از دستخطم، میفهمند برای تو مینويسم
۹۳۲
۱۵ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.