𝓑𝓪𝓭 𝓫𝓸𝔂
𝓑𝓪𝓭 𝓫𝓸𝔂
part:21
و رفت بیرون
دیدم آنیا هنگ کرده ایستاده اونجا رفتم پیشش
≠بابا این زنه کی بود؟ چرا اونجوری کشیدنش بلدنش؟
_هیچی بابا این یک ادم بد بود من اوردمش اینجا تو نمیخواد فکرتو درگیرش کنی شام خوردی؟
≠اله
_برو بخواب لباس عوض کنم میام پیشت
≠باش
رفتم لباسمو عوض کردم و رفتم پیشش که خوابش ببره
ویو ات
بعد از اینکه زد تو صورتم بلند شدم رفتم صورتمو شستم چون دهنم پر خون شده بود امدم بیرون که دیدم آنیا جلوم واستاده
≠میشه بازی تنیم
+چرا که نه
رفتیم باهم بازی کردیم که یک دفه پرسید
≠صورتت چلا سیا شده کار بابامه نه؟
امد جلو و دستشو گذاشت رو صورتم
+اشکال نداره من یک کار اشتباه کردم اونم عصبانی بود اینجوری کرد عیبی نداره باشه
≠امم باشه
چند روز بعد
نویسنده
هر سری یکی از خدمتکاران به کیلی غذا میداد و ایندفه نوبت املی بود
ویو املی
شرط🍓
لایک:10
کامنت:6
part:21
و رفت بیرون
دیدم آنیا هنگ کرده ایستاده اونجا رفتم پیشش
≠بابا این زنه کی بود؟ چرا اونجوری کشیدنش بلدنش؟
_هیچی بابا این یک ادم بد بود من اوردمش اینجا تو نمیخواد فکرتو درگیرش کنی شام خوردی؟
≠اله
_برو بخواب لباس عوض کنم میام پیشت
≠باش
رفتم لباسمو عوض کردم و رفتم پیشش که خوابش ببره
ویو ات
بعد از اینکه زد تو صورتم بلند شدم رفتم صورتمو شستم چون دهنم پر خون شده بود امدم بیرون که دیدم آنیا جلوم واستاده
≠میشه بازی تنیم
+چرا که نه
رفتیم باهم بازی کردیم که یک دفه پرسید
≠صورتت چلا سیا شده کار بابامه نه؟
امد جلو و دستشو گذاشت رو صورتم
+اشکال نداره من یک کار اشتباه کردم اونم عصبانی بود اینجوری کرد عیبی نداره باشه
≠امم باشه
چند روز بعد
نویسنده
هر سری یکی از خدمتکاران به کیلی غذا میداد و ایندفه نوبت املی بود
ویو املی
شرط🍓
لایک:10
کامنت:6
۲.۵k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.