•.husband are attarctive•.
2:parte>
¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥
برای یادآوری علامت ات (+)علامت کوک(-)
-:بابا اون دختره که منشی من بود
-:تو که قشنگ اخبار رو نگاه نمیکنی که میگی بیب
من تعجب کرده بودم😳
+:ی...یعنی تو الان با کسی نیستی
-:معلوم که نه بیبی من فقط فقط ترو دوست دارم
ویو ات
انقدر خجالت کشیده بودم که داشتم آب میشدم گونه هام از خجالت قرمز شده بود
-:بیبی چرا انقدر سرخ شدی اشکالی نداره از این جور چیزا داخل رابطه ها پیش میاد (باخنده)
+:ک...ک...کوک
(چرا انقدر لکنت زبون داره😂)
-:نگاه کن حتی زبونش بند اومده
ویو ات
بعد از این حرف کوک نمیدونستم چی بگم از خجالت رفتم پایین تا برای کوک کوکی درست کنم.
کوک وقتی لباسشو عوض کرد اومد پایین اومد داخل آشپزخونه از پشت یهو بغلم کرد که بهم گفت:
ببخشید یکم کم بود چون من دو تا درس امتحان دارم 🌚😥
like:7
Comment:6
شرطش رسید میزارم 🌚
¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥
برای یادآوری علامت ات (+)علامت کوک(-)
-:بابا اون دختره که منشی من بود
-:تو که قشنگ اخبار رو نگاه نمیکنی که میگی بیب
من تعجب کرده بودم😳
+:ی...یعنی تو الان با کسی نیستی
-:معلوم که نه بیبی من فقط فقط ترو دوست دارم
ویو ات
انقدر خجالت کشیده بودم که داشتم آب میشدم گونه هام از خجالت قرمز شده بود
-:بیبی چرا انقدر سرخ شدی اشکالی نداره از این جور چیزا داخل رابطه ها پیش میاد (باخنده)
+:ک...ک...کوک
(چرا انقدر لکنت زبون داره😂)
-:نگاه کن حتی زبونش بند اومده
ویو ات
بعد از این حرف کوک نمیدونستم چی بگم از خجالت رفتم پایین تا برای کوک کوکی درست کنم.
کوک وقتی لباسشو عوض کرد اومد پایین اومد داخل آشپزخونه از پشت یهو بغلم کرد که بهم گفت:
ببخشید یکم کم بود چون من دو تا درس امتحان دارم 🌚😥
like:7
Comment:6
شرطش رسید میزارم 🌚
۶.۵k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.