فیک طلسم شده قسمت ۹۰
هنری و جسیکا صبحانه خوردن و هنری ساعت جادوی اش زنگ خورد به جسیکا گفت عزیزم من باید جایی برم شهربازی به مشکل بر خورده
جسیکا گفت نه عزیزم برو مراقب خودت باش بغلش کرد و هنری رفتش
جون کوک از حمام اومد بیرون میز صبحانه رو دید عصبی شد وگفت باکسی صبحانه خوردی جسیکا گفت امم آره باهنری
جون کوک گفت آهان باشه رفت اتاق آروم داشت میخندید داد زد جسیکا امشب تولد دادش جیمین ات عه بیا این لباس ات بپوش
جسیکا دوید با ذوق وشوق تویی اتاق
یهو جون کوک رو بدون لباس دید فقط شلوار تن اش بودش
جسیکا گفت ببخشید چشماشو بست
جسیکا گفت نه عزیزم برو مراقب خودت باش بغلش کرد و هنری رفتش
جون کوک از حمام اومد بیرون میز صبحانه رو دید عصبی شد وگفت باکسی صبحانه خوردی جسیکا گفت امم آره باهنری
جون کوک گفت آهان باشه رفت اتاق آروم داشت میخندید داد زد جسیکا امشب تولد دادش جیمین ات عه بیا این لباس ات بپوش
جسیکا دوید با ذوق وشوق تویی اتاق
یهو جون کوک رو بدون لباس دید فقط شلوار تن اش بودش
جسیکا گفت ببخشید چشماشو بست
۶.۵k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.