[مــــــــــن]
[مــــــــــن]
روزی خواهم رفت
و دیگر هرگز باز نخواهم گشت،
روزی خواهم خفت
و دیگر هرگز بر نخواهم خواست ،
روزی چشمــــــانم
برای همیشه بسته خواهند شد
روزی می آید
که دیگر وجود نخواهم داشت،
روزی همه مرا فراموش خواهند کرد،روزی
شــــــــایـد
دلــــی برایم تنگ شود.،
هیچکس نمیداند آن روز کِی خواهد آمد
شاید سال ها بعد ، شاید هم یک سال،یک ماه ، یک هفته
اصلا شاید فردا
و یا شاید هم امروز
[ مــــرا ببخـــــش ]
اگر حتی [ لحظه ای ] از زندگیت را به کامت تلخ کردم
روزی خواهم رفت
و دیگر هرگز باز نخواهم گشت،
روزی خواهم خفت
و دیگر هرگز بر نخواهم خواست ،
روزی چشمــــــانم
برای همیشه بسته خواهند شد
روزی می آید
که دیگر وجود نخواهم داشت،
روزی همه مرا فراموش خواهند کرد،روزی
شــــــــایـد
دلــــی برایم تنگ شود.،
هیچکس نمیداند آن روز کِی خواهد آمد
شاید سال ها بعد ، شاید هم یک سال،یک ماه ، یک هفته
اصلا شاید فردا
و یا شاید هم امروز
[ مــــرا ببخـــــش ]
اگر حتی [ لحظه ای ] از زندگیت را به کامت تلخ کردم
۴.۴k
۲۵ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.