My stepdad or My love?!
My stepdad or My love?!
p⁷
*ا.ت ویو*
از خواب که بیدار شدم جونگکوک نبود ، این مرد چی داره که همیشه منو رام میکنه، حوصله ام خیلی سر رفته بود بلند شدم آماده شدم از خونه که خارج شدم بادیگارد جلوم رو گرفت
بادیگارد:خانوم لطفا برگردید داخل نباید بیرون باشید
ا.ت:از جونگکوک اجازه گرفتم..
بادیگارد: آقای جئون اجازت دادن؟!«با تعجب»
ا.ت:بله، الانم بهتره بری کنار وگرنه به جونگکوک میگم که به حرفش گوش نکردی
بادیگارد از جلوی ا.ت کنار رفت که ا.ت راه افتاد
بادیگارد: حداقل چند نفر همراهتون بیان...
ا.ت:لازم نیست
ا.ت همون طور که میگفت شروع به دور شدن کرد
*جونگکوک ویو*
وقتی رسیدیم از ماشین پیاده شدم خواستم برم تو خونه که با حرف بادیگارد خشکم زد
بادیگارد:آقای جئون، هرچی به دخترتون گفتیم حرف گوش نکرد تنهایی رفت...
جونگکوک:رفت؟ کجا رفت؟!
بادیگارد:گفت از شما اجازه گرفته بره تو جنگل یکم...
جونگکوک اجازه نداد حرفش کامل بشه به سمت بادیگارد هجوم برد و سرش فریاد کشید
جونگکوک:تو احمق هم باور کردی؟؟قسم میخورم اگه پیداش نکنم یا اتفاقی براش بیوفته با دستای خودم میکشمت
جونگکوک بلافاصله شروع به دور شدن از خونه کرد همونطور که همهجا رو با چشم زیرنظر داشت اسم ا.ت رو فریاد میزد...ا.ت که صدای جونگکوک رو شنید شوکه شد با ترس سمت صدا رفت و با صدای بلند گفت«اینجام» جونگکوک سمت صدا رفت با دیدن ا.ت اول براندازش کرد و بعد سرش داد کشید
جونگکوک:چرا اینکار رو با من میکنی؟چرا همیشه باعث میشی ترس ازدست دادنت رو تجربه کنم
ا.ت:من فقط...
جونگکوک:اصلا نمیخوام بهونه های مزخرفت رو بشنوم پس ساکت باش، اگه واقعا انقدر میخوای پدرت پیدات کنه بهم بگو خودم میبرمت پیشش، اینجوری خودمم راحت میشم
ا.ت:چی؟چی گفتی؟بدون من راحت میشی؟!
جونگکوک از عصبانیت متوجه حرفاش نبود با واکنش ا.ت که از تعجب چشماش گرد شده بود و داشت به عقب قدم برمیداشت به خودش اومد...
جونگکوک:کجا میری، یحرفی زدم سریع واکنش نشون نده*دست ا.ت رو گرفت و سمت خودش کشید*
ا.ت:ولم کن، حرفت رو زدی، چیزی که میخواستی رو گفتی
جونگکوک:بیا بریم خونه، حالم خوب نیست از عصبانیت یچیزی میگم
ا.ت:ولی همین حرفا باعث دلشکستگی من میشه، اصلا برات مهم هست؟!
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜✨
قشنگام میدونم خیلی دیر شد ولی چون پیجم رو گزارش کرده بودن نمیتونستم چیزی بزارم پس ازتون معذرت میخوام...روز دختر هم بهتون تبریک میگم دخترای قوی من🥲💜
شرط:۴۰لایک
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #سناریو #فیک #جونگکوک
p⁷
*ا.ت ویو*
از خواب که بیدار شدم جونگکوک نبود ، این مرد چی داره که همیشه منو رام میکنه، حوصله ام خیلی سر رفته بود بلند شدم آماده شدم از خونه که خارج شدم بادیگارد جلوم رو گرفت
بادیگارد:خانوم لطفا برگردید داخل نباید بیرون باشید
ا.ت:از جونگکوک اجازه گرفتم..
بادیگارد: آقای جئون اجازت دادن؟!«با تعجب»
ا.ت:بله، الانم بهتره بری کنار وگرنه به جونگکوک میگم که به حرفش گوش نکردی
بادیگارد از جلوی ا.ت کنار رفت که ا.ت راه افتاد
بادیگارد: حداقل چند نفر همراهتون بیان...
ا.ت:لازم نیست
ا.ت همون طور که میگفت شروع به دور شدن کرد
*جونگکوک ویو*
وقتی رسیدیم از ماشین پیاده شدم خواستم برم تو خونه که با حرف بادیگارد خشکم زد
بادیگارد:آقای جئون، هرچی به دخترتون گفتیم حرف گوش نکرد تنهایی رفت...
جونگکوک:رفت؟ کجا رفت؟!
بادیگارد:گفت از شما اجازه گرفته بره تو جنگل یکم...
جونگکوک اجازه نداد حرفش کامل بشه به سمت بادیگارد هجوم برد و سرش فریاد کشید
جونگکوک:تو احمق هم باور کردی؟؟قسم میخورم اگه پیداش نکنم یا اتفاقی براش بیوفته با دستای خودم میکشمت
جونگکوک بلافاصله شروع به دور شدن از خونه کرد همونطور که همهجا رو با چشم زیرنظر داشت اسم ا.ت رو فریاد میزد...ا.ت که صدای جونگکوک رو شنید شوکه شد با ترس سمت صدا رفت و با صدای بلند گفت«اینجام» جونگکوک سمت صدا رفت با دیدن ا.ت اول براندازش کرد و بعد سرش داد کشید
جونگکوک:چرا اینکار رو با من میکنی؟چرا همیشه باعث میشی ترس ازدست دادنت رو تجربه کنم
ا.ت:من فقط...
جونگکوک:اصلا نمیخوام بهونه های مزخرفت رو بشنوم پس ساکت باش، اگه واقعا انقدر میخوای پدرت پیدات کنه بهم بگو خودم میبرمت پیشش، اینجوری خودمم راحت میشم
ا.ت:چی؟چی گفتی؟بدون من راحت میشی؟!
جونگکوک از عصبانیت متوجه حرفاش نبود با واکنش ا.ت که از تعجب چشماش گرد شده بود و داشت به عقب قدم برمیداشت به خودش اومد...
جونگکوک:کجا میری، یحرفی زدم سریع واکنش نشون نده*دست ا.ت رو گرفت و سمت خودش کشید*
ا.ت:ولم کن، حرفت رو زدی، چیزی که میخواستی رو گفتی
جونگکوک:بیا بریم خونه، حالم خوب نیست از عصبانیت یچیزی میگم
ا.ت:ولی همین حرفا باعث دلشکستگی من میشه، اصلا برات مهم هست؟!
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜✨
قشنگام میدونم خیلی دیر شد ولی چون پیجم رو گزارش کرده بودن نمیتونستم چیزی بزارم پس ازتون معذرت میخوام...روز دختر هم بهتون تبریک میگم دخترای قوی من🥲💜
شرط:۴۰لایک
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #سناریو #فیک #جونگکوک
۹.۲k
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.