تک پارتی
(وقتی پیرسینگ داشت و خواستی ببوسیش ......)
داشتی با فیلیکس بازی میکردی تو بازیت خوب نبود به تلویزیون زل زده بودین و برقا خاموش بود میخواستین آخر دست رو بازی کنین که برنده مشخص بشه
فیلیکس بهت نگاهی با لبخند کرد و گفت
فیلیکس نگاهی بهت کرد و گفت
فیلیکس :این دفعه شرط ببندیم
آت :من برای شرط بستن به دنیا اومدم
فیلیکس بازی رو شروع کرد و برنده نهایی فیلیکس شد وقتی برد بهت نگاهی کرد و گفت
فیلیکس : ببوسم
آت با چشمهای گرد شده بهش نگاه کرد و گفت
آت: عمراً
فیلیکس : تو قول دادی و خودت این شرط رو قبول کردی پس باید سر حرفت بمونی
آت : اوففففف باشه
فیلیکس لبخند شیطانی زد و نزدیکت شد و شروع به بوسیدنت کرد خودش متوجه نشد که پیرسینگ روی لبشه و داره تو رو میبوسه بی توجه به کارش ادامه داد طعم خونو توی لبا حس میکردی و فکر میکردی به خاطر این بود که فیلیکس خیلی داشت تند پیش میرفت وقتی کار به پایان اومد دید که داره از لبات خون میچکه نگران دستشو روی لبت گذاشت و گفت
فیلیکس : چاگی حالت خوبه
آت :تقصیر توعه درد میکنه لبم
فیلیکس : ببخشید چاگی الان درش میاره
آت: میدونستی خیلی دوست دارم !
داشتی با فیلیکس بازی میکردی تو بازیت خوب نبود به تلویزیون زل زده بودین و برقا خاموش بود میخواستین آخر دست رو بازی کنین که برنده مشخص بشه
فیلیکس بهت نگاهی با لبخند کرد و گفت
فیلیکس نگاهی بهت کرد و گفت
فیلیکس :این دفعه شرط ببندیم
آت :من برای شرط بستن به دنیا اومدم
فیلیکس بازی رو شروع کرد و برنده نهایی فیلیکس شد وقتی برد بهت نگاهی کرد و گفت
فیلیکس : ببوسم
آت با چشمهای گرد شده بهش نگاه کرد و گفت
آت: عمراً
فیلیکس : تو قول دادی و خودت این شرط رو قبول کردی پس باید سر حرفت بمونی
آت : اوففففف باشه
فیلیکس لبخند شیطانی زد و نزدیکت شد و شروع به بوسیدنت کرد خودش متوجه نشد که پیرسینگ روی لبشه و داره تو رو میبوسه بی توجه به کارش ادامه داد طعم خونو توی لبا حس میکردی و فکر میکردی به خاطر این بود که فیلیکس خیلی داشت تند پیش میرفت وقتی کار به پایان اومد دید که داره از لبات خون میچکه نگران دستشو روی لبت گذاشت و گفت
فیلیکس : چاگی حالت خوبه
آت :تقصیر توعه درد میکنه لبم
فیلیکس : ببخشید چاگی الان درش میاره
آت: میدونستی خیلی دوست دارم !
۵.۸k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.