عاشق شدن part²⁵
رفتیم داخل اون رفت و نشست روی کاناپه
دختره:من ا.تم بگیر بشین
کوک:بااشه
نشستمو پرسیدم
کوک:خب ،،،نقشه چیه؟؟؟
ا.ت:نقشه اینه.......................(نقشرو گفت)
کوک:ت تو خیلی خشنی *لکنت
کوک:فیلم اکشن زیاد نگاه میکنی نه؟
ا.ت:اون مرتیکه کاری کرد که من قلبم تبدیل به سنگ بشه *بغض
کوک:آروم باش ،،،،باهم انتقام خانوادتو میگیریم
حالش زیاد خوب نبود داشتن باهاش حرف میزدن که آروم بشه که یهو دیدم محکم بغلم کرد
ا.ت:*گریه بی صدا
ویو ا.ت
نمیدونم چرا یه حسی بهم گفت بغلش کنم اما به نظر پسر خوبی میومد داشتم فکر میکردم که صدای زنگ در اومد سریع از بغل جونگ کوک بیرون اومدم اشکامو پاک کردمو رفتم درو باز کردم وقتی درو باز کردم .....
ویو تهیونگ
داشتم خرید میکردم ک یهو بسته نودل دیدم و یاد شبی ک باهم رفته بودیم جنگل افتادم دو بسته نودل گرفتمو رفتم سمت خونه ی ا.ت تا اون نودل خوشمزه ای ک دیشب درست کرده بودو جبران کنه در زدمو
دلت میاد لایک نکنی🥺😇
دختره:من ا.تم بگیر بشین
کوک:بااشه
نشستمو پرسیدم
کوک:خب ،،،نقشه چیه؟؟؟
ا.ت:نقشه اینه.......................(نقشرو گفت)
کوک:ت تو خیلی خشنی *لکنت
کوک:فیلم اکشن زیاد نگاه میکنی نه؟
ا.ت:اون مرتیکه کاری کرد که من قلبم تبدیل به سنگ بشه *بغض
کوک:آروم باش ،،،،باهم انتقام خانوادتو میگیریم
حالش زیاد خوب نبود داشتن باهاش حرف میزدن که آروم بشه که یهو دیدم محکم بغلم کرد
ا.ت:*گریه بی صدا
ویو ا.ت
نمیدونم چرا یه حسی بهم گفت بغلش کنم اما به نظر پسر خوبی میومد داشتم فکر میکردم که صدای زنگ در اومد سریع از بغل جونگ کوک بیرون اومدم اشکامو پاک کردمو رفتم درو باز کردم وقتی درو باز کردم .....
ویو تهیونگ
داشتم خرید میکردم ک یهو بسته نودل دیدم و یاد شبی ک باهم رفته بودیم جنگل افتادم دو بسته نودل گرفتمو رفتم سمت خونه ی ا.ت تا اون نودل خوشمزه ای ک دیشب درست کرده بودو جبران کنه در زدمو
دلت میاد لایک نکنی🥺😇
۶.۵k
۳۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.