پارت 11 زندگی سیاه
پارت 11 زندگی سیاه
ویو ا/ت
تولد ساعت 7 بود منم ساعت 4 رفتم آرایشگاه
میخواستم برای امشب بترکونم تا بفهمن دنیا دیت کی بعد از آرایسگاه رفتم خونه و لباسمو پوشیدم ساعت 6 نیم بود منم یه تاکسی گرفتم و رفتم عمارت جیمین
( عکس لباس ا/ت و آرایششو میزارم)
ویو جیمین
ا/ت رو دیدم میدونستم برای من نیومده برای انتقامه ولی هیچی نگفتم
ویو ا/ت
شلوغ بود بعد از شام که همه میخواستن برن من داد زدم
_ سلام به همهگی میخوام امشب کادوی خودمو به اقای پارک بدم اگر میشه همه یه لحظه وایستین
یهو فیلم رو پخش کردم
همه تعجب کردن جیمین از عصبانیت قرمز شده بود و داشت میترکید
یونا از ترس مثل گچ سفید شد
× یونا جوابی داری بدی .عربده.
_ همه برن خونه هاشون .داد.
یونا. این ادیته باور نکن .ترس.
_ من میرم شما به دعوای زیباتون برسین .لبخند ریلکس.
× ا/ت وایستا ا/ت
_ من اصلا نگاهش نکردم
× ببین یونا اگر ا/ت برگشت که باهات کاری ندارم اگر برنگشت خودتو مرده بدون .عربده.
ویو ا/ت
تولد ساعت 7 بود منم ساعت 4 رفتم آرایشگاه
میخواستم برای امشب بترکونم تا بفهمن دنیا دیت کی بعد از آرایسگاه رفتم خونه و لباسمو پوشیدم ساعت 6 نیم بود منم یه تاکسی گرفتم و رفتم عمارت جیمین
( عکس لباس ا/ت و آرایششو میزارم)
ویو جیمین
ا/ت رو دیدم میدونستم برای من نیومده برای انتقامه ولی هیچی نگفتم
ویو ا/ت
شلوغ بود بعد از شام که همه میخواستن برن من داد زدم
_ سلام به همهگی میخوام امشب کادوی خودمو به اقای پارک بدم اگر میشه همه یه لحظه وایستین
یهو فیلم رو پخش کردم
همه تعجب کردن جیمین از عصبانیت قرمز شده بود و داشت میترکید
یونا از ترس مثل گچ سفید شد
× یونا جوابی داری بدی .عربده.
_ همه برن خونه هاشون .داد.
یونا. این ادیته باور نکن .ترس.
_ من میرم شما به دعوای زیباتون برسین .لبخند ریلکس.
× ا/ت وایستا ا/ت
_ من اصلا نگاهش نکردم
× ببین یونا اگر ا/ت برگشت که باهات کاری ندارم اگر برنگشت خودتو مرده بدون .عربده.
۱۶.۲k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.