P:2
P:2
ات: اشکام تمومی نداشتن دستمو روی قلبم گذاشتم تیر میکشید اشکامو پاک کردم دستام میلرزیدن من باید قوی باشم غذا رو درست کردم کوفت بخوری با اون دوست دخترت رفتم طبقه بالا درو زدم رفتم تو
ات: شام حا حاضره
جیهوپ: بیا شام بخوریم عزیزم
میا: باشه عشقم تو برو من میام
جیهوپ: باشه جیهوپ رفت فقط خودم موندم میخواست برم ک یکی دستمو کشوند
میا: دختره هرزه فک کردی کی هستی ها جیهوپ حالا برای من شد تو فقط براش ی بازی بودی اینو بفهم
ات: اشک تو چشمام جمع شده بود: خفه شو هرزه تویی
میا خودشو انداخت روی زمین و جیغی کشید
ات: تعجب نگاش میکردم ک در باز شد و جیهوپ با دیدن میا ک افتاده روی زمین و الکی گریه میکرد اعصبانی شد
جیهوپ: خوبی عشقم این هرزه چیکارت کرد
میا: اره خوبم اییی
جیهوپ با اعصبانیت اومد سمتم و ی سیلی بهم زد
پرت شدم روی زمین موهام روی صورتم ریخته بود جیهوپ اومد موهامو گرفت و با خشم نگام میکرد
جیهوپ: تو ب چ حقی روی زن من دست بلند کردی ها
ات: سیلی ک بهم زد خون دماغ شدم و لب پاره شده بود بغضم گرفت با چشمای اشکی نگاش میکردم نمیتونستم باور کنم که این جیهوپ بود
جیهوپ اومد و منو کشون کشون برد پایین
جیهوپ: از خونهی من گمشو بیرون
ات: میرم...ولی بدون خیلی پشیمون میشی اقای جانگ گوشیم و پالتومو برداشتم و از خونه زدم بیرون بغضم ترکید و بلند بلند گریه میکردم نمیتونستم باور کنم که این جیهوپ بود اون جیهوپ قبلی چی شد پس کسی که دوسم داشت کسی که با لبخند بهم نگاه میکرد الان...الان شد برای یکی دیگه اشکام نمیزاشتن خوب ببینم جلوی چشمام تار بود با صدای بوق ماشین و سوزش بدنم چیزی نفهمیدم و سیاهی...
خدتونو نکشین الان یکی دیگ میزارم🗿
ات: اشکام تمومی نداشتن دستمو روی قلبم گذاشتم تیر میکشید اشکامو پاک کردم دستام میلرزیدن من باید قوی باشم غذا رو درست کردم کوفت بخوری با اون دوست دخترت رفتم طبقه بالا درو زدم رفتم تو
ات: شام حا حاضره
جیهوپ: بیا شام بخوریم عزیزم
میا: باشه عشقم تو برو من میام
جیهوپ: باشه جیهوپ رفت فقط خودم موندم میخواست برم ک یکی دستمو کشوند
میا: دختره هرزه فک کردی کی هستی ها جیهوپ حالا برای من شد تو فقط براش ی بازی بودی اینو بفهم
ات: اشک تو چشمام جمع شده بود: خفه شو هرزه تویی
میا خودشو انداخت روی زمین و جیغی کشید
ات: تعجب نگاش میکردم ک در باز شد و جیهوپ با دیدن میا ک افتاده روی زمین و الکی گریه میکرد اعصبانی شد
جیهوپ: خوبی عشقم این هرزه چیکارت کرد
میا: اره خوبم اییی
جیهوپ با اعصبانیت اومد سمتم و ی سیلی بهم زد
پرت شدم روی زمین موهام روی صورتم ریخته بود جیهوپ اومد موهامو گرفت و با خشم نگام میکرد
جیهوپ: تو ب چ حقی روی زن من دست بلند کردی ها
ات: سیلی ک بهم زد خون دماغ شدم و لب پاره شده بود بغضم گرفت با چشمای اشکی نگاش میکردم نمیتونستم باور کنم که این جیهوپ بود
جیهوپ اومد و منو کشون کشون برد پایین
جیهوپ: از خونهی من گمشو بیرون
ات: میرم...ولی بدون خیلی پشیمون میشی اقای جانگ گوشیم و پالتومو برداشتم و از خونه زدم بیرون بغضم ترکید و بلند بلند گریه میکردم نمیتونستم باور کنم که این جیهوپ بود اون جیهوپ قبلی چی شد پس کسی که دوسم داشت کسی که با لبخند بهم نگاه میکرد الان...الان شد برای یکی دیگه اشکام نمیزاشتن خوب ببینم جلوی چشمام تار بود با صدای بوق ماشین و سوزش بدنم چیزی نفهمیدم و سیاهی...
خدتونو نکشین الان یکی دیگ میزارم🗿
۵۰.۵k
۲۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.