من همه ے پله ها را شمرده ام...
من همهے پلهها را شمردهام...
اما باز هم نمیدانم
ڪے به شما میرسم...
عاشقے ساده لوحم...
تا چند وقت پیش
خیال میڪردم...
نسیمها ، بازدم
نفس فرشتهها هستند ...
و زنبورها شوهر پروانههایند....
در گذشته شبها
مرا بیدار میڪردند...
در بیدارے نمیدانم
سرم را ڪجا بگذارم...
سرم را روے هر چه میگذارم ...
خوابم نمیبرد...
مگر یاد شما..
اما باز هم نمیدانم
ڪے به شما میرسم...
عاشقے ساده لوحم...
تا چند وقت پیش
خیال میڪردم...
نسیمها ، بازدم
نفس فرشتهها هستند ...
و زنبورها شوهر پروانههایند....
در گذشته شبها
مرا بیدار میڪردند...
در بیدارے نمیدانم
سرم را ڪجا بگذارم...
سرم را روے هر چه میگذارم ...
خوابم نمیبرد...
مگر یاد شما..
۳.۷k
۱۵ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.