Betrayal p26
از خواب بیدار شدم رفتم دستشویی امدم ارایش کردم موهامو گوجه ای بستم هودی که تا بالای زانوم بود رو پوشیدم رفتم پایین دیدم جیمین نشسته رو کاناپه داره قهوه میخوره
ات. شلامممم
جیمین. بیا بشین اینجا باهات کلی حرف دارم
ات. نشست... چیشده؟
جیمین. نیمیج کیه هااا؟(داد)
ات. یااا اروم تر تو از کجا میدونی
جیمین. هه لو رفتی شوهردیگه ایم داری خب براچی امدی پیش من(بغض)
ات. خاک تو سرت بابا اسم خودته برعکسش کن
جیمین..... درحال فک کردن
ات. بله دیدی
جیمین. این چطور اسمیه اسم خودمو بگو خووو
ات. من خلاقم
جیمین امد جلو تا ات رو ببوسه که زنگ در خورد
جیمین. فاک به این زندگی فاکککک
ات. ارو باش
جیمین. ببین نقشه عوش شد من میگم میخوام ازدواج کنم تو هم کلاه هودیتو بزار تا نشناسنت ببینم ریکشنشون چیه
ات. اوکی... رفت تو اشپز خونه
جیمین در باز کرد
ویکی. عمووو جیمینااااا... پرید بغلش
جیمین. سلام قشنگم
ویکی رفت تو خونه
هه سو. سلام عمویی
جیمین. سلام شکمویه من
یونجی. سلام(دست داد)
جیمین. الحق ک دختر نامجونی سلام برو خونه
نامجون. ب بچم چیکار داری😂
یونگی. اه اه قیافه عنشو دیدم بعد مدت ها
جیمین. حیح مینسو(زنش) واقعا حیفت نبود با این ازدواج کردی یا تو مینشی(زن نامجون) شوهر کم امده بود
مینشی. مینسو. خفه با شوهرامون چیکار داری
جیمین. غلط خوردم
رفتن داخل نشستن
ویکی. عموو
جیمین. جونم
ویکی. بورا کوش
جیمین. رفته اردو... یوجینو بده ببینم دلم براش یه ذره شده بود
نامجون. بگیر هی تو خونه میگفت عمو جیمین😐
جیمین. از بس جذابم
ک ات امد
جیمین. بیا بشین اینجا عشقم
همه بجز بچه ها. عشقممم؟؟؟
جیمین. شرمنده یادم رفت معرفی کنم ایشون همسر ایندمه
نامجون. داری شوخی میکنی نهمیخوای به ات خیانت کنی بخدا جنازتو میندازم جلو سگا(داد)
یونگی. تو دیونه شدی(داد)
مینسو. حق ات این نیس(داد)
مینشی. واقعا برات متاسفم(داد)
جیمین. بابا یکم نفس بگیرین عشقم کلاهتو بردار
ات کلاهشو برداشت
همه. جز بچه ها. اتتتتت؟؟؟
ات. 😭
نامجون رفت سریع محکم بغلش کرد
ات. نامجونااااا😭
نامجون. ات خودتی واقعا
یونگی. ات تو کجا بودی اخه
ات از بغل نامجون در امد نامجون امد نشست کنارش ات سرشو گذاشت رو سینه نامجون
ات. همه چیو توضیح داد
مینسو. عررر😭
یونگی. عشقم چرا گریه میکنی
مینسو. زندگیشون چ شبیه سریالا بود
جیمین...
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
ات. شلامممم
جیمین. بیا بشین اینجا باهات کلی حرف دارم
ات. نشست... چیشده؟
جیمین. نیمیج کیه هااا؟(داد)
ات. یااا اروم تر تو از کجا میدونی
جیمین. هه لو رفتی شوهردیگه ایم داری خب براچی امدی پیش من(بغض)
ات. خاک تو سرت بابا اسم خودته برعکسش کن
جیمین..... درحال فک کردن
ات. بله دیدی
جیمین. این چطور اسمیه اسم خودمو بگو خووو
ات. من خلاقم
جیمین امد جلو تا ات رو ببوسه که زنگ در خورد
جیمین. فاک به این زندگی فاکککک
ات. ارو باش
جیمین. ببین نقشه عوش شد من میگم میخوام ازدواج کنم تو هم کلاه هودیتو بزار تا نشناسنت ببینم ریکشنشون چیه
ات. اوکی... رفت تو اشپز خونه
جیمین در باز کرد
ویکی. عمووو جیمینااااا... پرید بغلش
جیمین. سلام قشنگم
ویکی رفت تو خونه
هه سو. سلام عمویی
جیمین. سلام شکمویه من
یونجی. سلام(دست داد)
جیمین. الحق ک دختر نامجونی سلام برو خونه
نامجون. ب بچم چیکار داری😂
یونگی. اه اه قیافه عنشو دیدم بعد مدت ها
جیمین. حیح مینسو(زنش) واقعا حیفت نبود با این ازدواج کردی یا تو مینشی(زن نامجون) شوهر کم امده بود
مینشی. مینسو. خفه با شوهرامون چیکار داری
جیمین. غلط خوردم
رفتن داخل نشستن
ویکی. عموو
جیمین. جونم
ویکی. بورا کوش
جیمین. رفته اردو... یوجینو بده ببینم دلم براش یه ذره شده بود
نامجون. بگیر هی تو خونه میگفت عمو جیمین😐
جیمین. از بس جذابم
ک ات امد
جیمین. بیا بشین اینجا عشقم
همه بجز بچه ها. عشقممم؟؟؟
جیمین. شرمنده یادم رفت معرفی کنم ایشون همسر ایندمه
نامجون. داری شوخی میکنی نهمیخوای به ات خیانت کنی بخدا جنازتو میندازم جلو سگا(داد)
یونگی. تو دیونه شدی(داد)
مینسو. حق ات این نیس(داد)
مینشی. واقعا برات متاسفم(داد)
جیمین. بابا یکم نفس بگیرین عشقم کلاهتو بردار
ات کلاهشو برداشت
همه. جز بچه ها. اتتتتت؟؟؟
ات. 😭
نامجون رفت سریع محکم بغلش کرد
ات. نامجونااااا😭
نامجون. ات خودتی واقعا
یونگی. ات تو کجا بودی اخه
ات از بغل نامجون در امد نامجون امد نشست کنارش ات سرشو گذاشت رو سینه نامجون
ات. همه چیو توضیح داد
مینسو. عررر😭
یونگی. عشقم چرا گریه میکنی
مینسو. زندگیشون چ شبیه سریالا بود
جیمین...
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
۱۸.۸k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.