تبهکار فریبنده
بعد حساب کردن لباس مچ دست منو گرفت با شدت منو به سمت ماشین کشید بعد در ماشین بازکرد من پرت کرد توش و بهم گفت
_ برو خونه لباسات عوض کن ساعت ۸ میام دنبالت اما اگه باز دردسر دست کنی زندت نمی زارم ، ببریدش خونه
٫ چشم اقا
رفتم خونه لباسام عوض کردم اما هرچه سعی می کردم ارایش کنم اما باز اشک هام بند نمی امد و نگاه به ساعت کرده ساعت هشت بود، الان بود که صداش در بیاد حدسم درست از اب در امد در اتاق با شدت باز کرد داد زد
_ مگه نگفتم اماده باش پس داری چه غلطی می کنی (داد)
+ به من چه که اشک هام بند نمیاد (جیغ)
_پس تقصیر کیه (داد)
+تقصیر بچته (جیغ)
_خیلی خوب میگی چه کار کنم نمیتونم تا صبح منتظر باشم که خانم ارایش کنند
+ اگه جواب سوالم بدی شاید اشک هام بند امد
_پس بگو می خوای گرو کشی کنی ، باشه بگو جواب میدم
+با پسر عموم چیکار کردی
_ نترس زندس فقط دوتا قلم پاش شکسته، دست چپش در رفته و فکر نکنم دیگه بتونه بچه دارشه
+ می کشتیش بهتر نبود
_(خنده ) بپوش زود باش
+ باشه
به خاطر کاری که کرده بود نمی خواستم برم و باهاش لج کنم اما نمیدونم چرا وقتی برای اولین بار در طول زندگی مشترکمون به من خندید انگار قند توی دلم اب شد برای همین قبول کردم زود ارایش کردم رفتم پایین
_ برو خونه لباسات عوض کن ساعت ۸ میام دنبالت اما اگه باز دردسر دست کنی زندت نمی زارم ، ببریدش خونه
٫ چشم اقا
رفتم خونه لباسام عوض کردم اما هرچه سعی می کردم ارایش کنم اما باز اشک هام بند نمی امد و نگاه به ساعت کرده ساعت هشت بود، الان بود که صداش در بیاد حدسم درست از اب در امد در اتاق با شدت باز کرد داد زد
_ مگه نگفتم اماده باش پس داری چه غلطی می کنی (داد)
+ به من چه که اشک هام بند نمیاد (جیغ)
_پس تقصیر کیه (داد)
+تقصیر بچته (جیغ)
_خیلی خوب میگی چه کار کنم نمیتونم تا صبح منتظر باشم که خانم ارایش کنند
+ اگه جواب سوالم بدی شاید اشک هام بند امد
_پس بگو می خوای گرو کشی کنی ، باشه بگو جواب میدم
+با پسر عموم چیکار کردی
_ نترس زندس فقط دوتا قلم پاش شکسته، دست چپش در رفته و فکر نکنم دیگه بتونه بچه دارشه
+ می کشتیش بهتر نبود
_(خنده ) بپوش زود باش
+ باشه
به خاطر کاری که کرده بود نمی خواستم برم و باهاش لج کنم اما نمیدونم چرا وقتی برای اولین بار در طول زندگی مشترکمون به من خندید انگار قند توی دلم اب شد برای همین قبول کردم زود ارایش کردم رفتم پایین
۶.۲k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳