♡pt: ♡¹ ②
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جورد: فکرد کردیییییی همینطوریههههه«داد»
«تهیونگ همینطور که ا/ت بغلش بود برگشت»
تهیونگ: ج... جورد.... ا/ت زود برو
جورد: به به زن داداش
تهیونگ: خفه شوووو«داد»
جورد: که داداش منو میکشی هاااا نکبت
تهیونگ: ا/تت میگم برووووو
ا/ت: ب... باشه
ا/ت ویو:
بدو بدو از اونجا دور شدم
که یهو انگا دستمالی روی دهنم گرفته شد و بی هوش شدم
«سه ساعت بعد»
ا/ت ویو:
با سر درد شدیدی از خواب بیدار شدم که روی صندلی بسته شده بودم یکم چشمام رو هم فشار دادم
که فضا رو بهتر دیدم زیر پاهام یه نفر دراز کشیده بود منم یکم سرمو بردم عقب و جلو اوردم که تونستم ببینمش اوه همون جورده تا جایی که شنیدم ادم خوبی نیست اگه بلایی سرم بیاره چی
جورد: انقدر فکر میکنی خسته نمیشی
ا/ت: ج... جانم؟
جورد: من یه حرفو دوست ندارم دوباره تکرار کنم
ا/ت: ا... اها
جورد: خب زیاد نترس کاری باهات ندارم
ا/ت: و... واقعا البته من چیزای دیگه ای شنیدم
جورد: هه چقدر گوه خور دارم
ا/ت: ه... هوم
جورد: دختر جون تو لکنت داری
ا/ت: نه فقط خب زیاد نمیتونم باهاتون صحبت کنم
جورد: چیزی میخوری واست بیارم
ا/ت: امم اره نه ولش شما خیلی مهربون به نظر میاین
جورد: نبودم وقتی یونجون مرد دیگه دنیا واسم بی معنی شد ولی هنوز خون انتقام توی بدنم میجوشه
ا/ت: مطمعنی شاید همراه با انتقام خودتم بری
جورد: دیگه واسم مهم نیست
ا/ت: هوم من نمیتونم منصرفتون کنم با اینکه دارین به نامزدم صدمه میزنین
جورد: هوم واقعا واسم عجیبه چرا این خیالت نی
ا/ت: چونکه دیگه هیچی واسم مهم نیست انقدر سختی کشیدم که دیگه به فکر این نباشم
«جورد اومد و دست ا/ت گرفت»
جورد: میخوای دردودل کنی؟
ا/ت: نه اگه بخوام حرف بزنم حالم بدتر میشه
جورد: باشه بیا دستت رو باز کنم بریم غذا بخوریم
«دست ا/ت رو باز کرد و گفت که دنبالش بیاد»
جورد: دنبالم بیا تا آشپز خونه رو نشونت بدم
ا/ت: ب... باشه
«رفتن سر میز شام و شروع کردن به خوردن که ا/ت مکث کرد »
ا/ت:میتونم یه سوال بپرسم؟
جورد: هوم
ا/ت: با اون زنا چیکار کردی؟
جورد: کدوم؟
ا/ت: مردم میگن خب دیگه اونا
جورد: هر بلایی که فکر کنی سرشون آوردم
ا/ت: ا.. اها
جورد: چونکه یه هرزه بیشتر نبودن اونام مثل مادرم بودن بیشتر زنا اینطورن ولی خیالت راحت جزوه دسته خوبا هستی بخاطر بچتم شده کاری نمیکنم
«دستش رو روی شکم ا/ت کشید»
جوذد: مگه نه عمویی
ا/ت ویو:
یعنی انقدر مهربونه باورم نمیشه شابدم نقششه
جورد: من میرم بخواب شبخیر و همینطور شبخیر عمویی
ا/ت: شبخیر
ا/ت ویو:
جورد رفت منم رفتم اتاقش که ازش بپرسم اتاقم کجاست
ا/ت:«تق تق» میتونم بیام تو
جورد: بیا
ا/ت: سلام ببخشی مزاحم شدم میخواستم بگم
اتاق من کجاست
جورد: اوه یادم نبود بگم بهت اتاقت هنوز درست نشده باید امشب پیش من بخوابی من میرم روی کاناپه میخوابم
ا/ت: ببخشید اذیت نمیشی که
جورد: ههه نه نه خب دیگه بخواب «روی کاناپه دراز کشید»
ا/ت ویو:
خیلی خسته بودم روی تخت دراز کشیدم و پتو رو روی خودم کشیدم که پلکام سنگین شد و به خواب رفتم
نویسنده: دیدی چقدر کرمو هستم این فصل جدید
شما حمایت کردید منم وظیفم بود که واستون فصل جدید بزارم چقدر خوشحال شدی؟
اسلاید بعد جورد☆
«پایان»«برای پارت های بیشتر حمایت فراموش نشه»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جورد: فکرد کردیییییی همینطوریههههه«داد»
«تهیونگ همینطور که ا/ت بغلش بود برگشت»
تهیونگ: ج... جورد.... ا/ت زود برو
جورد: به به زن داداش
تهیونگ: خفه شوووو«داد»
جورد: که داداش منو میکشی هاااا نکبت
تهیونگ: ا/تت میگم برووووو
ا/ت: ب... باشه
ا/ت ویو:
بدو بدو از اونجا دور شدم
که یهو انگا دستمالی روی دهنم گرفته شد و بی هوش شدم
«سه ساعت بعد»
ا/ت ویو:
با سر درد شدیدی از خواب بیدار شدم که روی صندلی بسته شده بودم یکم چشمام رو هم فشار دادم
که فضا رو بهتر دیدم زیر پاهام یه نفر دراز کشیده بود منم یکم سرمو بردم عقب و جلو اوردم که تونستم ببینمش اوه همون جورده تا جایی که شنیدم ادم خوبی نیست اگه بلایی سرم بیاره چی
جورد: انقدر فکر میکنی خسته نمیشی
ا/ت: ج... جانم؟
جورد: من یه حرفو دوست ندارم دوباره تکرار کنم
ا/ت: ا... اها
جورد: خب زیاد نترس کاری باهات ندارم
ا/ت: و... واقعا البته من چیزای دیگه ای شنیدم
جورد: هه چقدر گوه خور دارم
ا/ت: ه... هوم
جورد: دختر جون تو لکنت داری
ا/ت: نه فقط خب زیاد نمیتونم باهاتون صحبت کنم
جورد: چیزی میخوری واست بیارم
ا/ت: امم اره نه ولش شما خیلی مهربون به نظر میاین
جورد: نبودم وقتی یونجون مرد دیگه دنیا واسم بی معنی شد ولی هنوز خون انتقام توی بدنم میجوشه
ا/ت: مطمعنی شاید همراه با انتقام خودتم بری
جورد: دیگه واسم مهم نیست
ا/ت: هوم من نمیتونم منصرفتون کنم با اینکه دارین به نامزدم صدمه میزنین
جورد: هوم واقعا واسم عجیبه چرا این خیالت نی
ا/ت: چونکه دیگه هیچی واسم مهم نیست انقدر سختی کشیدم که دیگه به فکر این نباشم
«جورد اومد و دست ا/ت گرفت»
جورد: میخوای دردودل کنی؟
ا/ت: نه اگه بخوام حرف بزنم حالم بدتر میشه
جورد: باشه بیا دستت رو باز کنم بریم غذا بخوریم
«دست ا/ت رو باز کرد و گفت که دنبالش بیاد»
جورد: دنبالم بیا تا آشپز خونه رو نشونت بدم
ا/ت: ب... باشه
«رفتن سر میز شام و شروع کردن به خوردن که ا/ت مکث کرد »
ا/ت:میتونم یه سوال بپرسم؟
جورد: هوم
ا/ت: با اون زنا چیکار کردی؟
جورد: کدوم؟
ا/ت: مردم میگن خب دیگه اونا
جورد: هر بلایی که فکر کنی سرشون آوردم
ا/ت: ا.. اها
جورد: چونکه یه هرزه بیشتر نبودن اونام مثل مادرم بودن بیشتر زنا اینطورن ولی خیالت راحت جزوه دسته خوبا هستی بخاطر بچتم شده کاری نمیکنم
«دستش رو روی شکم ا/ت کشید»
جوذد: مگه نه عمویی
ا/ت ویو:
یعنی انقدر مهربونه باورم نمیشه شابدم نقششه
جورد: من میرم بخواب شبخیر و همینطور شبخیر عمویی
ا/ت: شبخیر
ا/ت ویو:
جورد رفت منم رفتم اتاقش که ازش بپرسم اتاقم کجاست
ا/ت:«تق تق» میتونم بیام تو
جورد: بیا
ا/ت: سلام ببخشی مزاحم شدم میخواستم بگم
اتاق من کجاست
جورد: اوه یادم نبود بگم بهت اتاقت هنوز درست نشده باید امشب پیش من بخوابی من میرم روی کاناپه میخوابم
ا/ت: ببخشید اذیت نمیشی که
جورد: ههه نه نه خب دیگه بخواب «روی کاناپه دراز کشید»
ا/ت ویو:
خیلی خسته بودم روی تخت دراز کشیدم و پتو رو روی خودم کشیدم که پلکام سنگین شد و به خواب رفتم
نویسنده: دیدی چقدر کرمو هستم این فصل جدید
شما حمایت کردید منم وظیفم بود که واستون فصل جدید بزارم چقدر خوشحال شدی؟
اسلاید بعد جورد☆
«پایان»«برای پارت های بیشتر حمایت فراموش نشه»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۵۶.۶k
۱۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.