👑💜
{رویای شیرین من}
پارت : 23
👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
ویو راوی :
از بالا تا پایین قصر رو خدمتکار ها برق انداخته بودن . بعضی ها ظرف ها رو تمیز می کردن و بعضی های هم گرد و خاک های میز رو می گرفتن .
همه چیز تمام و کمال بود و به نظر می رسید همه آماده مهمونی امشب هستند .
آدرین از لورن اسامی مهمون ها رو گرفته بود و داشت میخوند :
- فقط خانواده های اشراف و سلطنتی هستن
و هیچ کس دیگه ...
- ام ببخشید میان کلامتون این فقط لیست مهمون های اشراف بود اونها دست منه
- خب یکم زودتر می گفتی میمردی؟ خب ببینم پدربزرگ کل کشور و دعوت کرده؟ ازرئیس جمهور گرفته تا دوستاش؟
- خب احتمالا خیلی خوشحال بودن برای برگشت شما
- خانواده لی؟
- میشن پسر خالتون
و همینطور که اسامی رو می خوند رسید به یه خانواده :
- خانواده کیم ، چرا این و با اون یکی کره ای بودن؟
- پدر فلیکس کره ای ولی مادرشون نه ( فقط فیکه و واقعی نیست بعدا نیاید یقه من و بگیرید) اما این خانواده کره ای هستن و یکی از دوستای نزدیک پدرتون هستن
- خب چند نفره ان؟
- چهار نفر ، دو تا پسر دارن و پسر اولیه ازدواج کرده و یه پسر به اسم سان داره
- اسم؟
- کیم سوک سونگ هو پدر خانواده است و صاحب دو تا کارخونه هستش داخل یکیش قطعات سامسونگ درست میشه و دیگری مسئول ساخت تن ماهی هستن و بیشتر نزدیک به دریاست
- جالبه
- و پدرتون هم یهش کمک های مالی زیادی کرده و جزو خانواده های ثروتمند کره هستند
- اوهوم
- و مادر خانواده کیم مینسو هستن بیشتر با مادرتون ارتباط دارن و همیشه با هم خرید می کنن و اوقاتشون رو کنار همدیگه میگذرونن
- که اینطور
- پسر بزرگ کیم سوک جانگ هستش همونطور که گفتن یه خانواده سه نفره داره
- پسر کوچیکتر
- اسمشون کیم سوکجین هستش مجرده و 18 سالشه و جزو گروه بی تی اس هستش
- پس خوانندس
- بله اما اگر جسارت نباشه کیم سوکجین قیافه بهتری نسبت به برادرش داره
- خب منکه ندیدمش
- اسم خودش رو گذاشته ورد واید هندسام یعنی خوشتیپ ترین فرد در جهان
- امشب متوجه میشیم این ورد واید هندسام کیه
شب
مثل همیشه خدمتکار ها لباس آدرین رو آماده کردن و همراهیش کردن
بعد از اینکه گوشه ای نشستن لورن دم گوشش گفت :
- اون پسری که توی ردیف اول صندلی سوم نشسته همون کیم سوکجینه
آدرین برگشت و نگاهی کرد :
- به نظرم که خیلی بی دست و پا میاد
جشن ساعت ها طول کشید جوری که آدرین خسته شد و از پدربزرگش اجازه خواست تا بره بیرون :
- فکرشم نمی کردم انقدر طولانی باشه
همینجوری که داشت قدم می زد حواسش نبود و به یکی برخورد کرد اون افتاد ولی لورن آدرین رو گرفت و مانع افتادن اون شد ، اون نفری که افتاده بود گفت :
- هی جلوتو نگاه کن مگه کوری؟
👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
پارت : 23
👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
ویو راوی :
از بالا تا پایین قصر رو خدمتکار ها برق انداخته بودن . بعضی ها ظرف ها رو تمیز می کردن و بعضی های هم گرد و خاک های میز رو می گرفتن .
همه چیز تمام و کمال بود و به نظر می رسید همه آماده مهمونی امشب هستند .
آدرین از لورن اسامی مهمون ها رو گرفته بود و داشت میخوند :
- فقط خانواده های اشراف و سلطنتی هستن
و هیچ کس دیگه ...
- ام ببخشید میان کلامتون این فقط لیست مهمون های اشراف بود اونها دست منه
- خب یکم زودتر می گفتی میمردی؟ خب ببینم پدربزرگ کل کشور و دعوت کرده؟ ازرئیس جمهور گرفته تا دوستاش؟
- خب احتمالا خیلی خوشحال بودن برای برگشت شما
- خانواده لی؟
- میشن پسر خالتون
و همینطور که اسامی رو می خوند رسید به یه خانواده :
- خانواده کیم ، چرا این و با اون یکی کره ای بودن؟
- پدر فلیکس کره ای ولی مادرشون نه ( فقط فیکه و واقعی نیست بعدا نیاید یقه من و بگیرید) اما این خانواده کره ای هستن و یکی از دوستای نزدیک پدرتون هستن
- خب چند نفره ان؟
- چهار نفر ، دو تا پسر دارن و پسر اولیه ازدواج کرده و یه پسر به اسم سان داره
- اسم؟
- کیم سوک سونگ هو پدر خانواده است و صاحب دو تا کارخونه هستش داخل یکیش قطعات سامسونگ درست میشه و دیگری مسئول ساخت تن ماهی هستن و بیشتر نزدیک به دریاست
- جالبه
- و پدرتون هم یهش کمک های مالی زیادی کرده و جزو خانواده های ثروتمند کره هستند
- اوهوم
- و مادر خانواده کیم مینسو هستن بیشتر با مادرتون ارتباط دارن و همیشه با هم خرید می کنن و اوقاتشون رو کنار همدیگه میگذرونن
- که اینطور
- پسر بزرگ کیم سوک جانگ هستش همونطور که گفتن یه خانواده سه نفره داره
- پسر کوچیکتر
- اسمشون کیم سوکجین هستش مجرده و 18 سالشه و جزو گروه بی تی اس هستش
- پس خوانندس
- بله اما اگر جسارت نباشه کیم سوکجین قیافه بهتری نسبت به برادرش داره
- خب منکه ندیدمش
- اسم خودش رو گذاشته ورد واید هندسام یعنی خوشتیپ ترین فرد در جهان
- امشب متوجه میشیم این ورد واید هندسام کیه
شب
مثل همیشه خدمتکار ها لباس آدرین رو آماده کردن و همراهیش کردن
بعد از اینکه گوشه ای نشستن لورن دم گوشش گفت :
- اون پسری که توی ردیف اول صندلی سوم نشسته همون کیم سوکجینه
آدرین برگشت و نگاهی کرد :
- به نظرم که خیلی بی دست و پا میاد
جشن ساعت ها طول کشید جوری که آدرین خسته شد و از پدربزرگش اجازه خواست تا بره بیرون :
- فکرشم نمی کردم انقدر طولانی باشه
همینجوری که داشت قدم می زد حواسش نبود و به یکی برخورد کرد اون افتاد ولی لورن آدرین رو گرفت و مانع افتادن اون شد ، اون نفری که افتاده بود گفت :
- هی جلوتو نگاه کن مگه کوری؟
👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
۴.۹k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.