تیغ 4
وانشات تیغ پارت 4
رسیدیم به یه عمارت یا خونه نه قصر پادشاه بود کلی هم بادیگارد خوب برای یه مافیا این چیزا عادیه رفتیم سمت اون عمارت بزرگ و منو همونجوری دوباره بغل کرد که ایندفع به پشتش مشت میزدم ولی هیچی نشد مرد هیکلی بود
وارد خونه شد و در اتاق رو باز کرد و منو گذاشت زمین میخواستم در برم که در اتاق رو قفل کرد و کلیدم پرت کرد رو زمین و دکمه های استین پیرهن شو باز کرد و استینش زد بالا و به سمتم اومد پشتم یه تخت بود عقب عقب رفتم و داد زدم
ا/ت: داریییییی چیکار میکنی.... نزدی.... نزدیکم نییاااااااا..... با توامممم
اومد جلوم و دامن لباسمو زد بالا و یکی از رونامو توی دستش گرفت و بال کشیدم و اونیکی رون م رو هم گرفت و بالا کشید منم برای اینکه از دستش در بیام هیچکاری نکردم که بهم گفت
جنگکوک: پاهاتو دور کمرم حلقه کن وگرنه هرچی دیدی از چشم خودت دیدی
پاهامو دور کمرش حلقه کردم و اون به رونام اسپنک میزد و منم ناله میکردم دیگه داشتم تحریک میشدم پرتم کرد رو تخت و سریع لباسام رو توی تنم جر داد بدنم یخ بود هیچکاری نمیتونستم انجام بدم میدونستم میخواد چیکار کنه ولی من تحریک شده بودم و نمیتونستم کاری انجام بدم پیرهنشو در اورد و اومد روم لبش رو گذاشت روی لبم و خیلی خشن میبوسید طوری که اگه میخواستم هم نمیتونستم همکاری کنم بعد چند مین ازم جدا شد و رفت مت گردنم و محکم گاز میکرد و جاشون رو میبوسید
شرط بزارم😐😐🫠🫠😶😂😂😂😂
7تا لایک
10تا کامنت
دیگه ببینم چیکار میکنین😶😶😶🫠🧋😂
خب منم انرژی میخوام تا ادامه بدم🫠🫠🫠🫠💃🏻🥲
رسیدیم به یه عمارت یا خونه نه قصر پادشاه بود کلی هم بادیگارد خوب برای یه مافیا این چیزا عادیه رفتیم سمت اون عمارت بزرگ و منو همونجوری دوباره بغل کرد که ایندفع به پشتش مشت میزدم ولی هیچی نشد مرد هیکلی بود
وارد خونه شد و در اتاق رو باز کرد و منو گذاشت زمین میخواستم در برم که در اتاق رو قفل کرد و کلیدم پرت کرد رو زمین و دکمه های استین پیرهن شو باز کرد و استینش زد بالا و به سمتم اومد پشتم یه تخت بود عقب عقب رفتم و داد زدم
ا/ت: داریییییی چیکار میکنی.... نزدی.... نزدیکم نییاااااااا..... با توامممم
اومد جلوم و دامن لباسمو زد بالا و یکی از رونامو توی دستش گرفت و بال کشیدم و اونیکی رون م رو هم گرفت و بالا کشید منم برای اینکه از دستش در بیام هیچکاری نکردم که بهم گفت
جنگکوک: پاهاتو دور کمرم حلقه کن وگرنه هرچی دیدی از چشم خودت دیدی
پاهامو دور کمرش حلقه کردم و اون به رونام اسپنک میزد و منم ناله میکردم دیگه داشتم تحریک میشدم پرتم کرد رو تخت و سریع لباسام رو توی تنم جر داد بدنم یخ بود هیچکاری نمیتونستم انجام بدم میدونستم میخواد چیکار کنه ولی من تحریک شده بودم و نمیتونستم کاری انجام بدم پیرهنشو در اورد و اومد روم لبش رو گذاشت روی لبم و خیلی خشن میبوسید طوری که اگه میخواستم هم نمیتونستم همکاری کنم بعد چند مین ازم جدا شد و رفت مت گردنم و محکم گاز میکرد و جاشون رو میبوسید
شرط بزارم😐😐🫠🫠😶😂😂😂😂
7تا لایک
10تا کامنت
دیگه ببینم چیکار میکنین😶😶😶🫠🧋😂
خب منم انرژی میخوام تا ادامه بدم🫠🫠🫠🫠💃🏻🥲
۹.۱k
۳۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.