عشق یا قتل پ ۱۶ ق ۶
پ ۱۶ ق ۶ : + خوب میخوایین همه چی رو تعریف کنم؟.......باشه من مین ا/ت ام! همین یک ساعت پیش به خاطر فشاری ک به سرم وارد شد همه چی رو فهمیدم.....گذشته ..... پوزخندی صدا دار زدم و ادامه دادم....انگار داشتین مخم رو شست و شو میدادین!.....من دیگه همه چی رو یادمه!
به طرف هرکدوم انگشت اشاره ام رو بردم و تویی گفتم
+ همتون
جونگ کوک .... اوممم....خوبه!...شاید اینطوری بیشتر به درد بخوری مین ا/ت!
+ راجب سیاه پوش ها هم نقشه میکشم هم مکان رو میگم در عوض.....
جونگ کوک ... در عوض؟؟.
+ منو طلاق میدی!!
جونگ کوک پشتشو به صندلی زد و دستشو تکیه گاهی برای سرش قرار داد
جونگ کوک...باشه! طلاقت میدم!
+ خوبه! ..... به طرف خدمتکار اشاره کردم.....اینا رو از سر میز بردار!
بعد خلوت کردن میز نقشه ی لوله شده ای ک کنارم گذاشته بودم رو روی میز باز کردم یک دستم رو روی میز ستونی برای بدنم قرار دادم و با یکی دیگه اشاره کردم
+ خوب ببین جئون! ..... اینجا مکان اصلیشونه.....و اینجا و اینجا و اینجا سه تا مکانی هست ک از مکان اصلی فرمان میبرن
جونگ کوک با تعجب نگاه کرد .... من ک اینجا رو قبلا گشتم!
+ ولی زیرشو نگشتی!
...... نقشه رو برعکس کردم
+ این چیزیه ک ما از بالا میبینیم.....یعنی روستای پیان ...... اونا زیر این روستا فعالیت دارن ..... پنج تا تونل ک هر کدوم به یه مکان میخوره و یکیشون از زیر خونه ی میلدا رد شده
جونگ کوک ... میلدا؟؟؟
+ داستانش درازه خوب فعلا از نقشه خارج نشیم!
+ این پنج تا تونل دوتا تا مکان سازش مواد و اسلحه هست و سه تای دیگه انبار ..... یکی پر دلار ، یکی شمش طلا و یکی انبار مواد و اسلحه.......اینا رو یکم پرس و جو کردم از میلدا
( انتقال پارت ۱۶ به ۱۷ ) ...تو ا/ت ی من نیستی!....ا/ت ی من نه به کلت علاقه داشت نه به اینجور لباسا! .... من نمیشناسمت ا/ت تو ... تو خیلی فرق کردی!..... اون جونگ کوک چه بلایی سرت آورده؟....چرا تغییر کردی؟...تو ا/ت نیستی!....ا/ت خیلی قشنگ تر از تو بود..... تو کثیف شدی.....ذاتت کثیف شده.....یه قاتل شدی! .... من هیچوقت عاشق دختری مثل تو نشدم کیلر جسی!
به طرف هرکدوم انگشت اشاره ام رو بردم و تویی گفتم
+ همتون
جونگ کوک .... اوممم....خوبه!...شاید اینطوری بیشتر به درد بخوری مین ا/ت!
+ راجب سیاه پوش ها هم نقشه میکشم هم مکان رو میگم در عوض.....
جونگ کوک ... در عوض؟؟.
+ منو طلاق میدی!!
جونگ کوک پشتشو به صندلی زد و دستشو تکیه گاهی برای سرش قرار داد
جونگ کوک...باشه! طلاقت میدم!
+ خوبه! ..... به طرف خدمتکار اشاره کردم.....اینا رو از سر میز بردار!
بعد خلوت کردن میز نقشه ی لوله شده ای ک کنارم گذاشته بودم رو روی میز باز کردم یک دستم رو روی میز ستونی برای بدنم قرار دادم و با یکی دیگه اشاره کردم
+ خوب ببین جئون! ..... اینجا مکان اصلیشونه.....و اینجا و اینجا و اینجا سه تا مکانی هست ک از مکان اصلی فرمان میبرن
جونگ کوک با تعجب نگاه کرد .... من ک اینجا رو قبلا گشتم!
+ ولی زیرشو نگشتی!
...... نقشه رو برعکس کردم
+ این چیزیه ک ما از بالا میبینیم.....یعنی روستای پیان ...... اونا زیر این روستا فعالیت دارن ..... پنج تا تونل ک هر کدوم به یه مکان میخوره و یکیشون از زیر خونه ی میلدا رد شده
جونگ کوک ... میلدا؟؟؟
+ داستانش درازه خوب فعلا از نقشه خارج نشیم!
+ این پنج تا تونل دوتا تا مکان سازش مواد و اسلحه هست و سه تای دیگه انبار ..... یکی پر دلار ، یکی شمش طلا و یکی انبار مواد و اسلحه.......اینا رو یکم پرس و جو کردم از میلدا
( انتقال پارت ۱۶ به ۱۷ ) ...تو ا/ت ی من نیستی!....ا/ت ی من نه به کلت علاقه داشت نه به اینجور لباسا! .... من نمیشناسمت ا/ت تو ... تو خیلی فرق کردی!..... اون جونگ کوک چه بلایی سرت آورده؟....چرا تغییر کردی؟...تو ا/ت نیستی!....ا/ت خیلی قشنگ تر از تو بود..... تو کثیف شدی.....ذاتت کثیف شده.....یه قاتل شدی! .... من هیچوقت عاشق دختری مثل تو نشدم کیلر جسی!
۵۹.۲k
۲۸ تیر ۱۴۰۰