موهای خاکستری و خوش حالتش رو نوازش کرد و بلافاصله دستهاش
موهای خاکستری و خوش حالتش رو نوازش کرد و بلافاصله دستهاش رو دور کمر،معشوقه دوست داشتنیش حلقه کرد..
بوسه ای به شونه خوش فرم تهیونگ زد
نفسش رو روی پوست پسر کوچکتر خالی کرد
و این باعث خجالت تهیونگ میشد
گونه های تپل و سفید رنگش به رنگ سرخ در می اومدن،درست مثل یک توت فرنگی..
_گوگی.نکن لطفا
جونگ کوک توجه ای نکرد و دوباره به بوسه هاش ادامه داد و این بار لاله گوش پسر رو بوسید.
تهیونگ با اینکه خیلی خجالت میکشید اما بازهم نمیتونست منکر لذت بوسه های جونگ کوک بشه.
جونگ کوک دستهای پسر توت فرنگی مانند رو برداشت و نگاهی به لپهای سرخ و لبای خوردنیش انداخت.
دست تتو شده اش رو بالا آورد و گونه تهیونگ رو نوازش کرد
_عشق من نیاز نیست انقدر خجالت بکشی..
با من راحت باش لطفاتهیونگ
جملش رو با لحنی که بیشتر شبیه التماس بود،تموم کرد و بوسه ای روی پلک های پسر گذاشت
_چشم هاتو نبند خرس عسلی من.
نگاهتو ازم نگیراون چشم های عسلی دنیای منن..
اون نمیتونست خودشو در برار حرفهای عاشقانه و صادقانه کوکیش کنترل کنه..
هیچوقت...
بوسه ای به شونه خوش فرم تهیونگ زد
نفسش رو روی پوست پسر کوچکتر خالی کرد
و این باعث خجالت تهیونگ میشد
گونه های تپل و سفید رنگش به رنگ سرخ در می اومدن،درست مثل یک توت فرنگی..
_گوگی.نکن لطفا
جونگ کوک توجه ای نکرد و دوباره به بوسه هاش ادامه داد و این بار لاله گوش پسر رو بوسید.
تهیونگ با اینکه خیلی خجالت میکشید اما بازهم نمیتونست منکر لذت بوسه های جونگ کوک بشه.
جونگ کوک دستهای پسر توت فرنگی مانند رو برداشت و نگاهی به لپهای سرخ و لبای خوردنیش انداخت.
دست تتو شده اش رو بالا آورد و گونه تهیونگ رو نوازش کرد
_عشق من نیاز نیست انقدر خجالت بکشی..
با من راحت باش لطفاتهیونگ
جملش رو با لحنی که بیشتر شبیه التماس بود،تموم کرد و بوسه ای روی پلک های پسر گذاشت
_چشم هاتو نبند خرس عسلی من.
نگاهتو ازم نگیراون چشم های عسلی دنیای منن..
اون نمیتونست خودشو در برار حرفهای عاشقانه و صادقانه کوکیش کنترل کنه..
هیچوقت...
۷.۳k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.