𝓘 𝓦𝓲𝓼𝓱 𝓝𝓮𝓿𝓮𝓻 𝓕𝓮𝓪𝓻𝓷𝓮𝓭 𝓣𝓸 𝓕𝓵𝔂🕊💚🪁
𝓘 𝓦𝓲𝓼𝓱 𝓝𝓮𝓿𝓮𝓻 𝓕𝓮𝓪𝓻𝓷𝓮𝓭 𝓣𝓸 𝓕𝓵𝔂🕊💚🪁
𝓐𝓾𝓽𝓱𝓸𝓻 :𝓙𝓲𝔂𝓸𝓸𝓷❤️
𝓙𝓴 𝓪𝓷𝓭 𝓝𝓪𝓫𝓲🐰🦋
𝓟𝓪𝓻𝓽 ¹⁹
بعد از اینکه چسب زخم آخر رو بر پیشانی برادرش زد رفت سراغ جونگکوک ...
این فرصت خوبی برای جئون بود تا از تک تک اجزای صورت دختر لذت ببرد ...
_________________________________________________________
نیاز دارم بغلت کنم
نیاز دارم باهات ساعت ها حرف بزنم
نیاز دارم چشماتو از نزدیک ببینم
نیاز دارم دستم قفل دستات بشه
نیاز دارم به بودنت
نیاز دارم کنارم باشی من خیلی بهت نیاز دارم؛
..........................................................................................
بارها و بارها شماره افسر پارک رو گرفت ...
تهیونگ :عایشش پارک جیمین چرا جواب نمیدی عوضی !
تهیونگ در همین افکار بود که دختری با قدنسبتا بلند و چهره زیبا وارد مقر شد !
نامجون : تهیونگا برو ببین کیه و چی میخواد !
تهیونگ پوفی کشید و رفت نزدیک دختر ...
بویونگ تهیونگ رو برانداز میکنه و میگه : شما سروان کیم هستین ؟
تهیونگ : بله امرتون ؟
بویونگ : من پارک بویونگ بازرس وزارت دفاع هستم ...اومدم تا ...
تهیونگ پرید وسط حرف بویونگ و گفت :ببخشید از پرونده ها و پلیس های ما همین هفته پیش بازرسی شد ...لطف کنید کارت شناساییتون رو نشونمون بدین تا با مرکز تماس بگیرم .
بویونگ : فکر میکنین دارم دروغ میگم ؟
تهیونگ : فقط برای اطمینان !
بویونگ با حرص کارتش رو نشون تهیونگ میده ...
تهیونگ به سمت برادرش میره و میگه : نامجونا پارک بویونگ از بخش بازرسیه !
𝓐𝓾𝓽𝓱𝓸𝓻 :𝓙𝓲𝔂𝓸𝓸𝓷❤️
𝓙𝓴 𝓪𝓷𝓭 𝓝𝓪𝓫𝓲🐰🦋
𝓟𝓪𝓻𝓽 ¹⁹
بعد از اینکه چسب زخم آخر رو بر پیشانی برادرش زد رفت سراغ جونگکوک ...
این فرصت خوبی برای جئون بود تا از تک تک اجزای صورت دختر لذت ببرد ...
_________________________________________________________
نیاز دارم بغلت کنم
نیاز دارم باهات ساعت ها حرف بزنم
نیاز دارم چشماتو از نزدیک ببینم
نیاز دارم دستم قفل دستات بشه
نیاز دارم به بودنت
نیاز دارم کنارم باشی من خیلی بهت نیاز دارم؛
..........................................................................................
بارها و بارها شماره افسر پارک رو گرفت ...
تهیونگ :عایشش پارک جیمین چرا جواب نمیدی عوضی !
تهیونگ در همین افکار بود که دختری با قدنسبتا بلند و چهره زیبا وارد مقر شد !
نامجون : تهیونگا برو ببین کیه و چی میخواد !
تهیونگ پوفی کشید و رفت نزدیک دختر ...
بویونگ تهیونگ رو برانداز میکنه و میگه : شما سروان کیم هستین ؟
تهیونگ : بله امرتون ؟
بویونگ : من پارک بویونگ بازرس وزارت دفاع هستم ...اومدم تا ...
تهیونگ پرید وسط حرف بویونگ و گفت :ببخشید از پرونده ها و پلیس های ما همین هفته پیش بازرسی شد ...لطف کنید کارت شناساییتون رو نشونمون بدین تا با مرکز تماس بگیرم .
بویونگ : فکر میکنین دارم دروغ میگم ؟
تهیونگ : فقط برای اطمینان !
بویونگ با حرص کارتش رو نشون تهیونگ میده ...
تهیونگ به سمت برادرش میره و میگه : نامجونا پارک بویونگ از بخش بازرسیه !
۲.۹k
۱۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.