سناریو از بی تی اس(درخواستی نیست اما درخواست بدین💓)
(تو خونه هستین و تو غش میکنی《فیک》 و واکنششون🫥
_____________×_____________
جین:ات چی شد*میدوه سمتت*
ات:*محل نمیدی و همونجوری موندی*
جین:*شک کرده*پس به آمبولانس زنگ میزنم*طوری که معلومه دروغ میگه یه شماره الکی میگیره و زنگ میزنه بهش*
ات:*یهو پا میشه*نهنهنهنه زنگ نزن من خوبم*بلند میشی و درجا میزنی*ببین خیلی خوبم.
جین:کیم ات؟؟؟؟؟
____________×___________
یونگی:ات من که میدونم ادا در میاری.
ات*همونجوری موندی و در عین حال برگات ریخته*
یونگی:میخوام برات بستنی بخرم!
ات:*واکنش نشون نمیدی*
یونگی:پس تنهایی نارنگی هامو میخورم!*لبخند شیطانی*
ات:بیبی بوی*صورتت رو کیوت غمگین میکنی*
یونگی:باشه باشه باهم میخوریم!
______________×______________
جیهوپ:*جیغ میزنه*ات؟؟؟؟
ات:*خندت میگیره و میخندی جیهوپ هم بالاسرته*
جیهوپ:پدرسوخته پشمانم کز خورد*میدوه دنبالت*
ات*میدویی*نه نه نه غلط کردم!
_________________×_________________
نامی:یا خدا ات؟عزیزم؟*بهت سیلی میزنه*
ات:آییییییییییی
نامی:من چندتا کتاب باید برای تربیت درست تو بخرم!*جدی*
ات:یااااااااا؟ نامی؟*بغض میکنی*
نامی:*بغلت میکنه و گونهت رو بوس میکنه*من رو ببخش!*غمگین*
ات:*رو صورتش دست میکشی*
________________×______________
جیمین:ات؟پارک ات؟ات؟؟؟؟؟؟؟*ترسیده اما در عین حال جدی*
ات:*برگات ریخته و از صدای داد زدنش ابروهات میپره بالا و اون بالاسرته*
جیمین:خیلی شوخی بدی بود پارک ات فک کنم باید تنبیه بشی*جدی*
ات:*چشمات رو باز میکنی و با بغض میری تو اتاقت در رو هم میبندی و شروع میکنی گریه ی آروم کردن*
جیمین:*با عجله میاد تو اتاق*عزیزم ببخشید از کنترل خارج شدم!*خجالت و بغض*
ات:نه نه بغض نکن توروخدا موچی من.*کیوت*
_______________×_____________
ته:کیم ات؟چی شده.
ات*چون عادت داری هرچی میشه بهش میگی*الکی غش*جلو دهنت رو میگیری*
ته:هوممممم*تو کله اش داره میگه باید تنبیه بشه*
________________×______________
کوک:ات؟یا حضرت بنگتن!*با لبخند شیطانی میاد و قلقلکت میده*
ات:*خنده*چیکار داری میکنی؟
کوک:میدونستم!*پوزخند و غرور*
ات:یااااا؟کوکی تو به من شک داشتی؟
کوک:نه اشتباه متوجه نشو عزیزم!*میخواد نازتو بکشه*
ات:*بغض*
کوک:اصن همه شیرموزام مال خودت*شیطونک*
ات:*بغضضض*
کوک:خب شام ببرمت بیرون و برات هدیه بگیرم؟
ات:آره آره باشه بریم
مرسی که حمایت میکنی🤎🥥🍪
_____________×_____________
جین:ات چی شد*میدوه سمتت*
ات:*محل نمیدی و همونجوری موندی*
جین:*شک کرده*پس به آمبولانس زنگ میزنم*طوری که معلومه دروغ میگه یه شماره الکی میگیره و زنگ میزنه بهش*
ات:*یهو پا میشه*نهنهنهنه زنگ نزن من خوبم*بلند میشی و درجا میزنی*ببین خیلی خوبم.
جین:کیم ات؟؟؟؟؟
____________×___________
یونگی:ات من که میدونم ادا در میاری.
ات*همونجوری موندی و در عین حال برگات ریخته*
یونگی:میخوام برات بستنی بخرم!
ات:*واکنش نشون نمیدی*
یونگی:پس تنهایی نارنگی هامو میخورم!*لبخند شیطانی*
ات:بیبی بوی*صورتت رو کیوت غمگین میکنی*
یونگی:باشه باشه باهم میخوریم!
______________×______________
جیهوپ:*جیغ میزنه*ات؟؟؟؟
ات:*خندت میگیره و میخندی جیهوپ هم بالاسرته*
جیهوپ:پدرسوخته پشمانم کز خورد*میدوه دنبالت*
ات*میدویی*نه نه نه غلط کردم!
_________________×_________________
نامی:یا خدا ات؟عزیزم؟*بهت سیلی میزنه*
ات:آییییییییییی
نامی:من چندتا کتاب باید برای تربیت درست تو بخرم!*جدی*
ات:یااااااااا؟ نامی؟*بغض میکنی*
نامی:*بغلت میکنه و گونهت رو بوس میکنه*من رو ببخش!*غمگین*
ات:*رو صورتش دست میکشی*
________________×______________
جیمین:ات؟پارک ات؟ات؟؟؟؟؟؟؟*ترسیده اما در عین حال جدی*
ات:*برگات ریخته و از صدای داد زدنش ابروهات میپره بالا و اون بالاسرته*
جیمین:خیلی شوخی بدی بود پارک ات فک کنم باید تنبیه بشی*جدی*
ات:*چشمات رو باز میکنی و با بغض میری تو اتاقت در رو هم میبندی و شروع میکنی گریه ی آروم کردن*
جیمین:*با عجله میاد تو اتاق*عزیزم ببخشید از کنترل خارج شدم!*خجالت و بغض*
ات:نه نه بغض نکن توروخدا موچی من.*کیوت*
_______________×_____________
ته:کیم ات؟چی شده.
ات*چون عادت داری هرچی میشه بهش میگی*الکی غش*جلو دهنت رو میگیری*
ته:هوممممم*تو کله اش داره میگه باید تنبیه بشه*
________________×______________
کوک:ات؟یا حضرت بنگتن!*با لبخند شیطانی میاد و قلقلکت میده*
ات:*خنده*چیکار داری میکنی؟
کوک:میدونستم!*پوزخند و غرور*
ات:یااااا؟کوکی تو به من شک داشتی؟
کوک:نه اشتباه متوجه نشو عزیزم!*میخواد نازتو بکشه*
ات:*بغض*
کوک:اصن همه شیرموزام مال خودت*شیطونک*
ات:*بغضضض*
کوک:خب شام ببرمت بیرون و برات هدیه بگیرم؟
ات:آره آره باشه بریم
مرسی که حمایت میکنی🤎🥥🍪
۱۶.۱k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.