بقیه پات45
جئون: بسه(گریه) بستمه
<br>
جونگکوک با گریه و نامعلوم میگفت: بابا بزار برم پسرم حالش بده<br>
جئون: من تا ترو نکشم ول کن نیستم<br>
اومد سمت کوک پاشو گذاشت رویه سینش<br>
یون جه رفت سمت پدر کوک<br>
با داد خیلی بلندی گفت: جئون بستههههههه<br>
(اگه اینو از یتیم خونه اورده میدونید چرا کوک جئون جونگکوکه زیرا جئون رو پدر ناتنیش تویه شناس نامش گذاشته) <br>
اسم اصلیش کیم جونگکوکه<br>
ادامه دارد...
<br>
جونگکوک با گریه و نامعلوم میگفت: بابا بزار برم پسرم حالش بده<br>
جئون: من تا ترو نکشم ول کن نیستم<br>
اومد سمت کوک پاشو گذاشت رویه سینش<br>
یون جه رفت سمت پدر کوک<br>
با داد خیلی بلندی گفت: جئون بستههههههه<br>
(اگه اینو از یتیم خونه اورده میدونید چرا کوک جئون جونگکوکه زیرا جئون رو پدر ناتنیش تویه شناس نامش گذاشته) <br>
اسم اصلیش کیم جونگکوکه<br>
ادامه دارد...
۲.۴k
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.