پارت ۹
دو روز بعد
کوک : امروز میرم جواب آزمایش بگیرم
رسیدم رفتم جواب آزمایش گرفتم از چیزی که اونجا نوشته شده بود خشکم زد یعنی چی امکان نداره یعنی اون بچه داخل شکمشش از من نیست میتونه از کی باشه اون بچه اون عوضی گولم زد باید خفش کنم خودش بچش بمیرن
روز بعد
آنا :صبح بخیر
کوک : صبح توهم بخیر
سارینا کجاست
آنا : خوابیده اصلا به تو چه چیکارش داری
من یه تصمیم گرفتم
کوک : چه تصمیمی
آنا : من یه زمین داشتم یه عمارت ساختم باهاش میای بریم اونجا فقط لازمه وسایل خانه بخریم که اگه امروز وقت داریم بریم سامان هم باهامون بیاد
کوک : سامان ، سامان کیه
آنا : پسر داییمه تازه اومده ترکیه از ایران بوده
کوک : باش امروز بریم خرید سارینا امروز مگه مدرسه نداره اصلا
آنا : امروز نمیره ولش کن
کوک : باش برو آماده شو بریم
آنا : باش خر
رفتم یه لباس انتخاب کردم با کفش ستش ( عکسش بعد میذارم )
کوک : یه لباس ساده پوشیدم اومدم بریم
خب وقت رفتن شد رفتیم وسایل خانه را بخریم
آنا : اینقدر وسایل خریدیم که نگم خیلی خوشگل شدن ( عکسش می ذارم )
یهو دیدم یه پسره داره میاد سمتم...
فردا پارت بعدی میذارم
کوک : امروز میرم جواب آزمایش بگیرم
رسیدم رفتم جواب آزمایش گرفتم از چیزی که اونجا نوشته شده بود خشکم زد یعنی چی امکان نداره یعنی اون بچه داخل شکمشش از من نیست میتونه از کی باشه اون بچه اون عوضی گولم زد باید خفش کنم خودش بچش بمیرن
روز بعد
آنا :صبح بخیر
کوک : صبح توهم بخیر
سارینا کجاست
آنا : خوابیده اصلا به تو چه چیکارش داری
من یه تصمیم گرفتم
کوک : چه تصمیمی
آنا : من یه زمین داشتم یه عمارت ساختم باهاش میای بریم اونجا فقط لازمه وسایل خانه بخریم که اگه امروز وقت داریم بریم سامان هم باهامون بیاد
کوک : سامان ، سامان کیه
آنا : پسر داییمه تازه اومده ترکیه از ایران بوده
کوک : باش امروز بریم خرید سارینا امروز مگه مدرسه نداره اصلا
آنا : امروز نمیره ولش کن
کوک : باش برو آماده شو بریم
آنا : باش خر
رفتم یه لباس انتخاب کردم با کفش ستش ( عکسش بعد میذارم )
کوک : یه لباس ساده پوشیدم اومدم بریم
خب وقت رفتن شد رفتیم وسایل خانه را بخریم
آنا : اینقدر وسایل خریدیم که نگم خیلی خوشگل شدن ( عکسش می ذارم )
یهو دیدم یه پسره داره میاد سمتم...
فردا پارت بعدی میذارم
۴.۵k
۲۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.