وقتی ازش ضربه خوردی ❦پارت𝟐𝟐❦
کوک=پس چرا اینطوری رفتار میکنی ؟
ا.ت=من جوری رفتار نکردم که بابتش پشیمون باشم
چشم غره ای رفتم و همون طور که کوک صدام میزد بی اهمیت رفتم پیش بچه ها ،یکی برام پشت پا گرفت که میخواستم با صورت بخورم زمین .......اما الکس بغلم کرد
الکس=خوبی ؟
کوک اومد سمتمون و منو از بغل الکس کشید و هلم داد .
الکس=چته ؟ داشت میخورد زمین
کوک=میخورد زمین بهتر بود تا بیفته بغل تو
لورا=بس کن کوک این رفتار اصلا درست نیست
یونگی دستشو گذاشت رو دست لورا تا ساکت شه .
کوک=لورا دخالت نکن
الکس=ا.ت باید از تو اجازه بگیره که چه کاری رو انجام بده ؟
کوک=آره ،باید از من اجازه بگیره
ا.ت=مگه منو خریدی ؟
کوک=آره
ا.ت=کوک حرف دهنتو بفهم من صاحب نمیخوام
کوک=منم نمیخوام دوست دخترم به هرکسی نزدیک شه
ا.ت=اون هرکسی نیست ،اون دوستمه و منم از تو اجازه نمیگیرم تا به یکی نزدیک بشم ،به تو هیچ ربطی نداره
کوک=خیلیم ربط داره ،تازه از کی تا حالا کلی دوست پیدا کردی واسه من ؟ ها ؟
از این به بعد حق نداری بدون من هیچ غلطی بکنی *همش با داده*
ا.ت=اون وقت تو از من اجازه گرفتی که ایشون شمارو بوسید ؟ ها ؟
کوک=چی ؟ و.......ولی
ا.ت=ولی چی ؟ ها ؟
امی=من بوسیدمش ؟ من مست بودم یادم نمیاد ببخشید
ا.ت=تو خفه شو که همه چی زیر سر توعه
امی=درست صحبت کن ها
ا.ت=درست صحبت نکنم میخوای چه غلطی بکنی ؟
امی=یه جوری جوابتو میدم که نتونی حرف بزنی
ا.ت=خفه شو بابا تو خیلی میخوای جواب بدی جواب خودتو بده کمتر خودنمایی کنی .
امی اومد طرفم و موهامو کشید .
ا.ت=ایی ای ولم کن
یونگی اومد طرف امی و مچ دستشو گرفت تا ولم کنه
امی=ولم کنننن
یونگی=ولش کن تا ولت کنم
همین که ولم کرد با چشای خیس سمت جنگل دوییدم و هق میزدم ،اون حتی ازم طرفداری نکرد .
الکس=ا.ت صبر کنننن
صدای داد و بیداد رو میشنیدم که کوک و یونگی دعواشون شده بود اما ..........
ا.ت=من جوری رفتار نکردم که بابتش پشیمون باشم
چشم غره ای رفتم و همون طور که کوک صدام میزد بی اهمیت رفتم پیش بچه ها ،یکی برام پشت پا گرفت که میخواستم با صورت بخورم زمین .......اما الکس بغلم کرد
الکس=خوبی ؟
کوک اومد سمتمون و منو از بغل الکس کشید و هلم داد .
الکس=چته ؟ داشت میخورد زمین
کوک=میخورد زمین بهتر بود تا بیفته بغل تو
لورا=بس کن کوک این رفتار اصلا درست نیست
یونگی دستشو گذاشت رو دست لورا تا ساکت شه .
کوک=لورا دخالت نکن
الکس=ا.ت باید از تو اجازه بگیره که چه کاری رو انجام بده ؟
کوک=آره ،باید از من اجازه بگیره
ا.ت=مگه منو خریدی ؟
کوک=آره
ا.ت=کوک حرف دهنتو بفهم من صاحب نمیخوام
کوک=منم نمیخوام دوست دخترم به هرکسی نزدیک شه
ا.ت=اون هرکسی نیست ،اون دوستمه و منم از تو اجازه نمیگیرم تا به یکی نزدیک بشم ،به تو هیچ ربطی نداره
کوک=خیلیم ربط داره ،تازه از کی تا حالا کلی دوست پیدا کردی واسه من ؟ ها ؟
از این به بعد حق نداری بدون من هیچ غلطی بکنی *همش با داده*
ا.ت=اون وقت تو از من اجازه گرفتی که ایشون شمارو بوسید ؟ ها ؟
کوک=چی ؟ و.......ولی
ا.ت=ولی چی ؟ ها ؟
امی=من بوسیدمش ؟ من مست بودم یادم نمیاد ببخشید
ا.ت=تو خفه شو که همه چی زیر سر توعه
امی=درست صحبت کن ها
ا.ت=درست صحبت نکنم میخوای چه غلطی بکنی ؟
امی=یه جوری جوابتو میدم که نتونی حرف بزنی
ا.ت=خفه شو بابا تو خیلی میخوای جواب بدی جواب خودتو بده کمتر خودنمایی کنی .
امی اومد طرفم و موهامو کشید .
ا.ت=ایی ای ولم کن
یونگی اومد طرف امی و مچ دستشو گرفت تا ولم کنه
امی=ولم کنننن
یونگی=ولش کن تا ولت کنم
همین که ولم کرد با چشای خیس سمت جنگل دوییدم و هق میزدم ،اون حتی ازم طرفداری نکرد .
الکس=ا.ت صبر کنننن
صدای داد و بیداد رو میشنیدم که کوک و یونگی دعواشون شده بود اما ..........
۴۰.۰k
۰۳ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.