سناریو درخواستی وقتی ا.ت رو برای امتحان اعضا گروگان گرفتن
ا.ت: من دارم یونتان رو میبرم بیروننننن...
درحالی که اصلا یونتان رو نمیبره چون میدونسته که چه خبره 😎
بعد از دوساعت یکی زنگ میزنه خونه..کوک برمیداره اون کسی که داشت صحبت میکر صداش با دستگاه بود
یارو: الو....منزل بی تی اس؟....الووووو
کوک: الووو. بله اینجا منزل بی تی اس هستش؟ شما؟
یارو با اطمینان: شما کسی به نام پارک ا.ت دارید؟
کوک: چ....چی...آره ؟ چطور ...تصادف کرده؟
یارو: نه چیزی نیس....فقط گروگان گرفتنش..
کوک با فریاد: چیییی.. کدوم بیشعوری این کارو کرده......؟؟
کوک داشت سکته میکرد...همه تعجب کرده بودن...
یارو: ما شماره ی همتون رو داریم اگر بخواید میتونی هم عکسش رو بفرستیم هم عکس جنازه رو....
کوک داشت کم کم غش میکرد
کوک با ملایمی:چیی؟ جنازه
بعد غش کرد....
نیم ساعت گذشت و کوک به هوش اومد ...تهیونگ به شوخی
تهیونگ: واییییی بانی داره به دنیا میاد یکی زنگ بزنه به دکتررررر
کوک: الان باید زنگ بزنید به پلیس...ا.ت رو گروگان گرفتن...
تهیونگ خشکش زد: یکی زنگ بزنه به دکتر چون ببر کوچولو داره میاد در
بعد اونم افتاد...
جین: اوهوم......
جیهوپ: واد فا....(افتاد)
شوگا: پیشی رو گرفتن.....یعنی الان من بدون پیشی شدم
نامی: آی کیو ۱۴۵ من کجایی دقیقا کجایی
جیمین: موچین من رو گرفتن؟؟ تولد دو تا حیوون در یک روز زنگ بزنید به دکتر بگید سه نفر دارن بچه به دنیا میارننننن.... یکم تحمل کنم موچیم به دنیا میاد ....
کوک: جیهوپ ...تهیونگ... بلند شیدددد
جین: واییییییییییی هندسامم کجایییییی
دینگ دینگ صدای پیامک...کوک باز میکنه و با صحنهی بیهوش شده ی ا.ت رو به رو میشه....تلفن زنگ میخوره و میره روی پیغامگیر
ا.ت بود: الوووو..الوووو.. بچه ها من حالم خوبه نگرانم نباشد من همشون رو زدم ...فقط ...فقط ...تروخدا نگرانم نباشید...الان دارم میام خونه ...پلیس ها هم اومدن...
تا شب هنوز تهیونگ داشت ناله میکرد
تهیونگ: واییییی...وایییییی...اوخخخخخ لگد زد ...لگد زد....
کوک: ته بلند شو.
تهیونگ: مگه نبیبینی یه ببر داره یه توله ببر به دنیا میاد....واییییییییییی
جین: تهیونگ بزار ا.ت بیاد بعد مسخره بازی دربیار
تهیونگ بلند میشود میگه: ببر کوچولو بزار ا.ت بیاد بعد به دنیا بیا
بچه ها این فقط دوتا پارت داره
درحالی که اصلا یونتان رو نمیبره چون میدونسته که چه خبره 😎
بعد از دوساعت یکی زنگ میزنه خونه..کوک برمیداره اون کسی که داشت صحبت میکر صداش با دستگاه بود
یارو: الو....منزل بی تی اس؟....الووووو
کوک: الووو. بله اینجا منزل بی تی اس هستش؟ شما؟
یارو با اطمینان: شما کسی به نام پارک ا.ت دارید؟
کوک: چ....چی...آره ؟ چطور ...تصادف کرده؟
یارو: نه چیزی نیس....فقط گروگان گرفتنش..
کوک با فریاد: چیییی.. کدوم بیشعوری این کارو کرده......؟؟
کوک داشت سکته میکرد...همه تعجب کرده بودن...
یارو: ما شماره ی همتون رو داریم اگر بخواید میتونی هم عکسش رو بفرستیم هم عکس جنازه رو....
کوک داشت کم کم غش میکرد
کوک با ملایمی:چیی؟ جنازه
بعد غش کرد....
نیم ساعت گذشت و کوک به هوش اومد ...تهیونگ به شوخی
تهیونگ: واییییی بانی داره به دنیا میاد یکی زنگ بزنه به دکتررررر
کوک: الان باید زنگ بزنید به پلیس...ا.ت رو گروگان گرفتن...
تهیونگ خشکش زد: یکی زنگ بزنه به دکتر چون ببر کوچولو داره میاد در
بعد اونم افتاد...
جین: اوهوم......
جیهوپ: واد فا....(افتاد)
شوگا: پیشی رو گرفتن.....یعنی الان من بدون پیشی شدم
نامی: آی کیو ۱۴۵ من کجایی دقیقا کجایی
جیمین: موچین من رو گرفتن؟؟ تولد دو تا حیوون در یک روز زنگ بزنید به دکتر بگید سه نفر دارن بچه به دنیا میارننننن.... یکم تحمل کنم موچیم به دنیا میاد ....
کوک: جیهوپ ...تهیونگ... بلند شیدددد
جین: واییییییییییی هندسامم کجایییییی
دینگ دینگ صدای پیامک...کوک باز میکنه و با صحنهی بیهوش شده ی ا.ت رو به رو میشه....تلفن زنگ میخوره و میره روی پیغامگیر
ا.ت بود: الوووو..الوووو.. بچه ها من حالم خوبه نگرانم نباشد من همشون رو زدم ...فقط ...فقط ...تروخدا نگرانم نباشید...الان دارم میام خونه ...پلیس ها هم اومدن...
تا شب هنوز تهیونگ داشت ناله میکرد
تهیونگ: واییییی...وایییییی...اوخخخخخ لگد زد ...لگد زد....
کوک: ته بلند شو.
تهیونگ: مگه نبیبینی یه ببر داره یه توله ببر به دنیا میاد....واییییییییییی
جین: تهیونگ بزار ا.ت بیاد بعد مسخره بازی دربیار
تهیونگ بلند میشود میگه: ببر کوچولو بزار ا.ت بیاد بعد به دنیا بیا
بچه ها این فقط دوتا پارت داره
۳.۴k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.