جونگ کوک: سرم رو اوردم بالا ک همون لحظه جامون عوض شد اون
جونگ کوک: سرم رو اوردم بالا ک همون لحظه جامون عوض شد اون روی من بود اومد سمت گردنم و شروع به کیس مارک گذاشتن بود اه های مردونه ای از دهنم خارج میشد ک ا/ت ول کرد و نگام کرد
ا/ت:من هیچ وقت رامنمیشم جنابجئون اینو بدون
بعد حرفم از روش بلند شدم و رفتم تو آشپز خونه آب خوردم و شروع کردم به درست کردن صبحونه ساعت هفت صبح بود کوکیییی بیا کمک توی حالت خلسه نباش البته کارم خیلی خفنه میدونم
جونگ کوک: پاشدم رفتم کمکش کردم البته کمک ک چی بگم چسبیدم بهش از پشت و اون کارا رو انجام میداذ
ا/ت: از پشت بغلم کرد خامه رو برداشت باهم به سمت میز رفتیم من مربا رو گذاشتم اونم از پشتم خامه رو ک برگشتم برم بقیه رو بیار ولی وقتی برگشتم توی صورت جونگ کوک خوردم دوتا دستش روی میز بود
جونگ کوک:پس رام نمیشی ن؟؟
ا/ت: نه نمیشم😈
جونگ کوک: اهوووم شب بعد عروسی ک مجبور شدی باهام راه بیای رام میشی
ا/ت: ولی به چند شب بعدش فککن وقتی تحریکت کردم تو میای مثل پیشی خواهش میکنی
جونگ کوک: راس میگی قانع شدم😂👊
راستی ما کی عروسیمیکنیم؟؟
ا/ت: نمیدونم
جونگ کوک: باش
گیتا: لوسیفرررر پدسگگگگ گلدونمممم
لوسیفر: ببخشیددد غلط کردمممم
گیتا: فایده ندارههههه پدر خررر
لوسیفر: مگه الان سگ نبود
افتاد دنبالم من بدو این بود ک آخر من پرت شدم روی تخت ک گیتا هم افتاد روم
گیتا: کلت رو میکنم پدسگ
لوسیفر: حالا من برگردوندمش مگه خر نبود؟؟
گیتا: ببند گالت رو
لوسیفر: صورتم رو نزدیکش کردم نبندم؟؟
گیتا: خواستم چیزی بگم ولی محو چشماش شدم من چمه چرا جدیدا اینجوری شذم
لوسیفر: من دوسش داشتم خیلی خیلیی هم دوسش داشتم ولی نمیتونستم بگم
همون چند سانت رو طی کردم لبم روی لبش گذاشتم آروم میخوردم ولی اون نه بعد از چند مین ولش کردم دوست دارم گیتا میدونم شاید نسبت به من تغیر کنی ولی اشکال نداره حداقل حسم رو گفتم
پارت دوازدهم فصل دو🇰🇷🌙
ا/ت:من هیچ وقت رامنمیشم جنابجئون اینو بدون
بعد حرفم از روش بلند شدم و رفتم تو آشپز خونه آب خوردم و شروع کردم به درست کردن صبحونه ساعت هفت صبح بود کوکیییی بیا کمک توی حالت خلسه نباش البته کارم خیلی خفنه میدونم
جونگ کوک: پاشدم رفتم کمکش کردم البته کمک ک چی بگم چسبیدم بهش از پشت و اون کارا رو انجام میداذ
ا/ت: از پشت بغلم کرد خامه رو برداشت باهم به سمت میز رفتیم من مربا رو گذاشتم اونم از پشتم خامه رو ک برگشتم برم بقیه رو بیار ولی وقتی برگشتم توی صورت جونگ کوک خوردم دوتا دستش روی میز بود
جونگ کوک:پس رام نمیشی ن؟؟
ا/ت: نه نمیشم😈
جونگ کوک: اهوووم شب بعد عروسی ک مجبور شدی باهام راه بیای رام میشی
ا/ت: ولی به چند شب بعدش فککن وقتی تحریکت کردم تو میای مثل پیشی خواهش میکنی
جونگ کوک: راس میگی قانع شدم😂👊
راستی ما کی عروسیمیکنیم؟؟
ا/ت: نمیدونم
جونگ کوک: باش
گیتا: لوسیفرررر پدسگگگگ گلدونمممم
لوسیفر: ببخشیددد غلط کردمممم
گیتا: فایده ندارههههه پدر خررر
لوسیفر: مگه الان سگ نبود
افتاد دنبالم من بدو این بود ک آخر من پرت شدم روی تخت ک گیتا هم افتاد روم
گیتا: کلت رو میکنم پدسگ
لوسیفر: حالا من برگردوندمش مگه خر نبود؟؟
گیتا: ببند گالت رو
لوسیفر: صورتم رو نزدیکش کردم نبندم؟؟
گیتا: خواستم چیزی بگم ولی محو چشماش شدم من چمه چرا جدیدا اینجوری شذم
لوسیفر: من دوسش داشتم خیلی خیلیی هم دوسش داشتم ولی نمیتونستم بگم
همون چند سانت رو طی کردم لبم روی لبش گذاشتم آروم میخوردم ولی اون نه بعد از چند مین ولش کردم دوست دارم گیتا میدونم شاید نسبت به من تغیر کنی ولی اشکال نداره حداقل حسم رو گفتم
پارت دوازدهم فصل دو🇰🇷🌙
۱۱.۳k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.