وقتی داییت عاشقت میشه...😈
یادم رفت اینو بزارم 😂
یه کیوت یادآوری کرد🩷💙🌈
پارت بیست♡
فلش بک به پنج سال پیش...*
کوک:نیل میشه لطفا تنهامون بزاری
نیل:اما
کوک:لطفا برو بیرون
نیل:باشه
لونا:همه چیو شنیدی؟
سعی کردم لبخندمو پنهون کنم جواب بدم
کوک:چیو...؟(با یه قیافه متعجب)
لونا:مسخره بازی درنیار همه چیو میدونی
کوک:دقیقا چیو ؟من خیلی چیزا میدونم الان باید کدومشو بدونم.....
لونا:ایشششششش خیلی خوشت میاد با کلمات بازکنی اوکی فهمیدیم تو باکلاسی اولالا (با دهن کجی)
کوک:وقتی اینکارو میکنی خیلی زشت میشی باعث میشی از اینکار حسی بهت دارم پشیمون بشم
لونا:یعنی چی پشیمون بشی من به خاطر تو چیزی که الرژی داشتمو خوردم (عصبی)
کوک:اها پس باید اینو بدونم (نیشخند)
لونا :ایشششششش بیشعور تو که میدونستی حتما باید از زبون من اینو میشنیدی
کوک:اره چون هر بار که میگی لذت بیشتری داره ...
خب به هرر حال لونا بیان واقعا یه تصمیم جدی بگیریم حسی تو به من واقعا یه حوس زود گذر.....
لونا:نه اصلا ....یعنی ببین کوک من واقعا اون شب قصدی از حرفام نداشتم منم اون شب نابود شد وقتی اون حرفارو زدم اما خب ترسیدم از واکنش مامانو بابام اتفاقای بعدش ترسیدم خیلی خودخواه بودم که به تو و احساسات فکر نکردم من واقعا متاسفم کوک وقتی که گفتی میخوای ازدواج کنی دنیا روسرم خراب شد همون موقع بود که فهمیدم من نمیتونم تو رو از دستت بدم چون بدجوری قلبمو گرفتار کردی جئون جونگ کوک
(با بغض)
کوک:ببین اگه تو اجازه بدی صاحب قلبت بشم قسم میخورم که نمیزارم هیچ وقت اذیت بشی دربرابر همه چی ازت محافظت میکنم از اینجا باهم میریم یه زندگی جدید به دور از همه میسازیم
لونا:اما ...اما مامانم چی بابام چی مامان بزرگ و پدر بزرگ چی میشن
کوک:مطمعنم اونا هم یه روزی اروم میشن و این عشقو می پزیرن من تا اخرین نفسم قول میدم کنارت می مونم و ازت حمایت میکنم خیلی خیلی عاشقتم دختر کوچولو
لونا :منم عاشقتم
......
لایک+کامنت~_~
یه کیوت یادآوری کرد🩷💙🌈
پارت بیست♡
فلش بک به پنج سال پیش...*
کوک:نیل میشه لطفا تنهامون بزاری
نیل:اما
کوک:لطفا برو بیرون
نیل:باشه
لونا:همه چیو شنیدی؟
سعی کردم لبخندمو پنهون کنم جواب بدم
کوک:چیو...؟(با یه قیافه متعجب)
لونا:مسخره بازی درنیار همه چیو میدونی
کوک:دقیقا چیو ؟من خیلی چیزا میدونم الان باید کدومشو بدونم.....
لونا:ایشششششش خیلی خوشت میاد با کلمات بازکنی اوکی فهمیدیم تو باکلاسی اولالا (با دهن کجی)
کوک:وقتی اینکارو میکنی خیلی زشت میشی باعث میشی از اینکار حسی بهت دارم پشیمون بشم
لونا:یعنی چی پشیمون بشی من به خاطر تو چیزی که الرژی داشتمو خوردم (عصبی)
کوک:اها پس باید اینو بدونم (نیشخند)
لونا :ایشششششش بیشعور تو که میدونستی حتما باید از زبون من اینو میشنیدی
کوک:اره چون هر بار که میگی لذت بیشتری داره ...
خب به هرر حال لونا بیان واقعا یه تصمیم جدی بگیریم حسی تو به من واقعا یه حوس زود گذر.....
لونا:نه اصلا ....یعنی ببین کوک من واقعا اون شب قصدی از حرفام نداشتم منم اون شب نابود شد وقتی اون حرفارو زدم اما خب ترسیدم از واکنش مامانو بابام اتفاقای بعدش ترسیدم خیلی خودخواه بودم که به تو و احساسات فکر نکردم من واقعا متاسفم کوک وقتی که گفتی میخوای ازدواج کنی دنیا روسرم خراب شد همون موقع بود که فهمیدم من نمیتونم تو رو از دستت بدم چون بدجوری قلبمو گرفتار کردی جئون جونگ کوک
(با بغض)
کوک:ببین اگه تو اجازه بدی صاحب قلبت بشم قسم میخورم که نمیزارم هیچ وقت اذیت بشی دربرابر همه چی ازت محافظت میکنم از اینجا باهم میریم یه زندگی جدید به دور از همه میسازیم
لونا:اما ...اما مامانم چی بابام چی مامان بزرگ و پدر بزرگ چی میشن
کوک:مطمعنم اونا هم یه روزی اروم میشن و این عشقو می پزیرن من تا اخرین نفسم قول میدم کنارت می مونم و ازت حمایت میکنم خیلی خیلی عاشقتم دختر کوچولو
لونا :منم عاشقتم
......
لایک+کامنت~_~
۷.۳k
۰۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.