یین و یانگ (پارت ۲۳)

جی پی اسش رو هک کرد و کاری کرد لوکیشن ش به مدرسه تغییر پیدا کنه . همه تعجب کرده بودن . سویون گفت : این یکی خیلی به درد بخوره🤭 نفر بعدی دوایل بود . چند تا پروانه رفت و بعد پرسید : کسی اینجا طنابی چیزی داره ؟ معلم بهش یه طناب داد . با اینکه طناب ورزشی نبود ، با چنان سرعتی طناب زد که همه متحیر موندن . بعدش شروع کرد شنا رفتن روی یه دست . همه براش دست زدن و دخترا براش غش و ضعف رفتن ، چندش . خب ... از حق نگذریم کارش خوب بود . ۳_۲ نفر بعدی تردستی های کوچیک انجام دادن ، استندآپ کمدی کردن و دوبله کردن . نوبت جوهیون شد ، خیلی کنجکاو بودم بدونم هنر اون چیه . اونم مثل دو ایل چند تا پروانه و زانو بلند انجام داد . بعدش با گوشیش یه آهنگ گذاشت و دنس خفنی انجام داد . خدای من ، فوق العاده بود! سویون داد زد : هی! منم دنسرم ! اونم بلند شد و دوتایی باهم دنس رو ادامه دادن . به داشتن همچین دوستایی افتخار می کردم ... . نوبت من شد . از جام بلند شدم و به طرف جایگاه رفتم . همه ی بچه ها اسممو صدا می زدن و تشویقم می کردن ‌. یهو رعد و برق شد و بارون شروع شد . معلم گفت : این تو هواشناسی نبود! اما جالب اینجا اینجاست که هیچکس ندویید تا پناه بگیره .خیره شده بودن و از خیس شدن زیر بارون لذت می بردن . بعد چند لحظه به من نگاه کردن و اشاره دادن تا شروع کنم . صدای بارون و آرامش بی کرانه ش من رو یاد آهنگ still with you
انداخت . آهنگ توی ذهنم پخش شد و در حالی که خیس می شدم ، آرامش و شادی توی رگ هام جریان پیدا می کردن . نگاهی به آسمون انداختم و شروع کردم . هر کلمه ش رو با عشق خوندم . وقتی تموم شد به چهره های حیران تماشاگرام نگاه کردم ‌. کسایی که از چشم هاشون مشخص بود این آرامش به اونا هم انتقال پیدا کرده . سویون نگاهی بهم انداخت . این بار پیامش واضح بود ، انگار که ته دلش بهم خیلی افتخار می کرد ...
#فیک_بی_تی_اس#جونگ_کوک
#jungkookweloveyou
#jungkook
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ما یه چند روزی خونه ی خودمون نیستیم ، برگردم خونه براتون حتما پارت های بیشتری میزارم . مرسی که درک می کنید🙏