فصل دو

#فصل_دو
#پارت_۱۳
لباس رو گذاشتم رو تخت و لباسم رو درآوردم چشمم خورد به سیکس پک های کوک
کوک:خوشت اومده؟
_ها؟
کوک:سیکس پک هامو میگم
_نه...بپوش لباس هاتو
خنده ای کرد و پیرهن اش رو پوشید
منم لباسم رو پوشیدم و رفتم جای جئون
_میشه زیپ اش رو ببندی؟
کوک:چشم..
با برخورد دستش به به بدنم حس مور موری بهم دست داد
کوک:تموم شد
رفتم جلو آینه و موهام رو باز کردم
جئون:بزار من برات شونه بزنم
شونه رو گرفتم سمتش و گفتم:بفرما
جئون:بشین رو تخت
نشستم رو تخت و کوک مشغول شونه زدن موهام شد
جئون:ببافم موهاتو؟
_نه بزار باز باشه
جئون:ولی من موهای بافته ات رو خیلی دوست دارم....دلم نمیخواد کسی این موهای خوشگلت رو ببینه
برگشتم سمتش و گفتم:اگه تو دوست داری...خب ببافش.
بوسه کوتاهی رو لبم زد و تشکری کرد
برگشتم و مشغول بافتن موهام شد
جئون:تموم شد
رفتم جلوی آینه و به خودم خیره شدم
جئون:خوشگل بودی...خوشگلتر شدی
_مرسی....خیلی قشنگ بافتی
جئون:ما اینیم دیگه
_راستی...چجوری بافت مو رو یاد گرفتی؟
جئون:داستان داره....باز بهت میگم
_باشه