نامه خاص
💌شماره۲۱
از : منجی ظهور
به: امیر دوران!
مینویسم نامه ای به یوسف دور افتاده از کنعان!
درجهانی که برای کوچکترینِ مشکلات برنامه ریزی میکنند، تبلیغ میکنند، فروشگاه میزنند...
بی پناهی درد بزرگی است که دیده نمیشود فهمیده میشود امام مارا میبیند ومیفهمد
امام من امام تو...!
کاش اهل عالم میدانستند، با ظهورت مرحم چه زخم هایی میشوی! وچه سعادتی به آنها روی خواهد آورد.
کاش مسیحیان میدانستند حضرت مسیح (ع) خود دلداده ی اوست.
کاش غافلان میدانستند او ماوای بی پناهان است.
کاش اهل عالم می دانستند که فراق یوسف تنها نابینایی یعقوب برای ماست.
این چنین است که سعدی می گوید:
غم زمانه خورم یا فراق یارکشم؟
به طاقتی که ندارم،کدام بارکشم؟
کاش،کاش وهزاران کاش دیگر....!
اکنون سخت وبیمناک است درهجردوست قلم برکاغذ راندن واز دردِ زمانه سخن گفتن که گر قلم خود دوست مرا میشناخت آتش میگرفت وخاکسترمیشد...!
او ساکن آسمان هابود بالا بالاها درعرش خداوند، اما خدا به ما لطف کرد واورا میان ماساکن کرد پس پنداریم تشکیلات را برای آمدنش مهیا کنیم.
باشد اتمام حجتی برای همگان!!💔
🆔 @parvanehaye_ashegh
از : منجی ظهور
به: امیر دوران!
مینویسم نامه ای به یوسف دور افتاده از کنعان!
درجهانی که برای کوچکترینِ مشکلات برنامه ریزی میکنند، تبلیغ میکنند، فروشگاه میزنند...
بی پناهی درد بزرگی است که دیده نمیشود فهمیده میشود امام مارا میبیند ومیفهمد
امام من امام تو...!
کاش اهل عالم میدانستند، با ظهورت مرحم چه زخم هایی میشوی! وچه سعادتی به آنها روی خواهد آورد.
کاش مسیحیان میدانستند حضرت مسیح (ع) خود دلداده ی اوست.
کاش غافلان میدانستند او ماوای بی پناهان است.
کاش اهل عالم می دانستند که فراق یوسف تنها نابینایی یعقوب برای ماست.
این چنین است که سعدی می گوید:
غم زمانه خورم یا فراق یارکشم؟
به طاقتی که ندارم،کدام بارکشم؟
کاش،کاش وهزاران کاش دیگر....!
اکنون سخت وبیمناک است درهجردوست قلم برکاغذ راندن واز دردِ زمانه سخن گفتن که گر قلم خود دوست مرا میشناخت آتش میگرفت وخاکسترمیشد...!
او ساکن آسمان هابود بالا بالاها درعرش خداوند، اما خدا به ما لطف کرد واورا میان ماساکن کرد پس پنداریم تشکیلات را برای آمدنش مهیا کنیم.
باشد اتمام حجتی برای همگان!!💔
🆔 @parvanehaye_ashegh
۱.۹k
۰۲ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.