دختر مافیا پارت ۳۵
شیون:همون هایی که مخصوص مافیا ماه خونین هست!
چی؟
_مگه نمیدونی اینا باعث مرگ میشن؟؟
شیون:برام مهم نیست
باید سریع برم پیششون
رفتم و کتم رو برداشتم
سریع رفتم پایین
که دیدن دو یون افتاده زمین!
صورتش مثل گچ شده
دنیل خیلی اظطراب داره
_دنیل!
+آبجی؟
_دنیل باید سریع دو یون رو ببریم به بیمارستان
+چی؟
_سوال نپرس،عجله کن!
•
•
•
•
+چیشد دکتر؟
~ایشون مواد غدایی خوردن که تاریخش گذشته؟
+نمیدونم
_بله،فکر کنم قهوه ای که براش آوردم تاریخش گذشته بود!
+پس چرا حال من...
منو ببخش دنیل
~اوه آقا،پرستار پرستار!بیاین کمک!
•
•
•
•
شیون:سَم
_اوه شیون
شیون هم به بیمارستان اومد
_چرا تو اومدی؟
شیون:نگران دنیل شدم
_اوه از دست تو
شیون:چیشد حال اون بد شد؟
_برای اینکه لو نری،بهش یه دارو تزریق کردن تا مثل دو یون شه
شیون:اوه،منو ببخش
(چند روز بعد)
----------------------(ویو دنیل)---------------------------------
دو یون:عمرا،من دیگه با خواهرت و اون دوستش ملاقات نمی کنم
+سرهنگ خواهش میکنم
دو یون:نه،من تازه حالم خوب شده
+سرهنگ
دو یون:نه
+سرهنگ
دو یون:نه نه
چیکار کنم حالا؟
سرهنگ قبول نمی کنه
البته حق داره
منم فقط چند روزه که حالم خوب شده
البته که به زور سرهنگ رو راضی کردم تا دوست آبجی و خودش رو دستگیر نکنه یا شکایتی در این باره انجام نده!
و مثل اینکه آبجی به دکتر ها پول داده تا بکن بخاطر خوردن همون قهوه هایی بوده که به گفته آبجی تاریخشون گذشته!
البته که ما باور نکردم
واقعا از کار خواهر و دوستش متعجب شدم
چطور تونستن همچین کاری انجام بدن؟
یعنی تمام افرادی که توی مافیا ماه خونین هستن همینجورین؟
+سرهنگ،تمام کسانی که توی مافیا ماه خونین هستن مثل دوست آبجی و خودش هستن؟
دو یون:آره همینطوره،یادته که اونا چه بلایی سر تو و خوده من آوردن!
(فلش بک به ۵ ماه پیش)
+س_سرهنگ
دو یون:چ_چیه؟(بی حال)
+م_من دیگه...نمی ت_تونم
دو یون:اگه اوم_مدیم از این_نجا بیر_رون حتما اون این_تسوشی احم_مق رو اخراج می_یکنم
~هی،رئیس دیگه شمارو نمی خواد،پاشین دیگه قراره آزاد شین البته به روش ما!
و قهقه زد
دو یون و دنیل رو بلند کردن و به بیرون از اون اتاق تاریک بردن
به دوتا صندلی بستنشون،تفنگ هاشون رو آماده تیراندازی کردن
که کلی مامور اومدن
همه ی کسانی که اونجا بودن رو دستگیر کردن
و سرهنگ و سروان شون رو از بند آزاد کردن
(پایان فلش بک)
_____________________________________________
اینم یه پارت دیگه
اگه جایی مشکلی بود یا متوجه نشدین به من بگین
اومیدوارم خوشتون اومده باشه
تا پارت بعدی
جانه🩷
چی؟
_مگه نمیدونی اینا باعث مرگ میشن؟؟
شیون:برام مهم نیست
باید سریع برم پیششون
رفتم و کتم رو برداشتم
سریع رفتم پایین
که دیدن دو یون افتاده زمین!
صورتش مثل گچ شده
دنیل خیلی اظطراب داره
_دنیل!
+آبجی؟
_دنیل باید سریع دو یون رو ببریم به بیمارستان
+چی؟
_سوال نپرس،عجله کن!
•
•
•
•
+چیشد دکتر؟
~ایشون مواد غدایی خوردن که تاریخش گذشته؟
+نمیدونم
_بله،فکر کنم قهوه ای که براش آوردم تاریخش گذشته بود!
+پس چرا حال من...
منو ببخش دنیل
~اوه آقا،پرستار پرستار!بیاین کمک!
•
•
•
•
شیون:سَم
_اوه شیون
شیون هم به بیمارستان اومد
_چرا تو اومدی؟
شیون:نگران دنیل شدم
_اوه از دست تو
شیون:چیشد حال اون بد شد؟
_برای اینکه لو نری،بهش یه دارو تزریق کردن تا مثل دو یون شه
شیون:اوه،منو ببخش
(چند روز بعد)
----------------------(ویو دنیل)---------------------------------
دو یون:عمرا،من دیگه با خواهرت و اون دوستش ملاقات نمی کنم
+سرهنگ خواهش میکنم
دو یون:نه،من تازه حالم خوب شده
+سرهنگ
دو یون:نه
+سرهنگ
دو یون:نه نه
چیکار کنم حالا؟
سرهنگ قبول نمی کنه
البته حق داره
منم فقط چند روزه که حالم خوب شده
البته که به زور سرهنگ رو راضی کردم تا دوست آبجی و خودش رو دستگیر نکنه یا شکایتی در این باره انجام نده!
و مثل اینکه آبجی به دکتر ها پول داده تا بکن بخاطر خوردن همون قهوه هایی بوده که به گفته آبجی تاریخشون گذشته!
البته که ما باور نکردم
واقعا از کار خواهر و دوستش متعجب شدم
چطور تونستن همچین کاری انجام بدن؟
یعنی تمام افرادی که توی مافیا ماه خونین هستن همینجورین؟
+سرهنگ،تمام کسانی که توی مافیا ماه خونین هستن مثل دوست آبجی و خودش هستن؟
دو یون:آره همینطوره،یادته که اونا چه بلایی سر تو و خوده من آوردن!
(فلش بک به ۵ ماه پیش)
+س_سرهنگ
دو یون:چ_چیه؟(بی حال)
+م_من دیگه...نمی ت_تونم
دو یون:اگه اوم_مدیم از این_نجا بیر_رون حتما اون این_تسوشی احم_مق رو اخراج می_یکنم
~هی،رئیس دیگه شمارو نمی خواد،پاشین دیگه قراره آزاد شین البته به روش ما!
و قهقه زد
دو یون و دنیل رو بلند کردن و به بیرون از اون اتاق تاریک بردن
به دوتا صندلی بستنشون،تفنگ هاشون رو آماده تیراندازی کردن
که کلی مامور اومدن
همه ی کسانی که اونجا بودن رو دستگیر کردن
و سرهنگ و سروان شون رو از بند آزاد کردن
(پایان فلش بک)
_____________________________________________
اینم یه پارت دیگه
اگه جایی مشکلی بود یا متوجه نشدین به من بگین
اومیدوارم خوشتون اومده باشه
تا پارت بعدی
جانه🩷
۲.۴k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.