Aiko part one
سلام . اسم من آیکو هانمیاعه .تنها توی توکیو زندگی میکنم .
یه برادر دارم به اسم کازاتورا .۱۶ سالمه و از بچگی دارم کار میکنم .
پدرو مادرمو کشتم و خودمو برادرمو نجات دادم و کازاتورا منو .
_ چی شد که فکر کشتن اونا به سر شما دوتا زد ؟
اونا ما رو اذیت میکردن و به من میگفتن دیوونه . چون چیزایی
میدونستم که بقیه نمیدونستن .دقیقا عین کازاتورا
اینطوری شد که چاره ای واسه من و کازاتورا به جز کشتن اونا
نموند . بعد از کشتن پدرو مادرم ، کازاتورا غیبش زد :)
یه برادر دارم به اسم کازاتورا .۱۶ سالمه و از بچگی دارم کار میکنم .
پدرو مادرمو کشتم و خودمو برادرمو نجات دادم و کازاتورا منو .
_ چی شد که فکر کشتن اونا به سر شما دوتا زد ؟
اونا ما رو اذیت میکردن و به من میگفتن دیوونه . چون چیزایی
میدونستم که بقیه نمیدونستن .دقیقا عین کازاتورا
اینطوری شد که چاره ای واسه من و کازاتورا به جز کشتن اونا
نموند . بعد از کشتن پدرو مادرم ، کازاتورا غیبش زد :)
۳.۲k
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.