پارت = ۱۶

تقاص دوستی

حس کردم یکی دستمو فشار داد ، برگشتم ببینم چیه .
اما دستمو گرفت و بلند شد .
^نه .
از هر طرف صدا هایی میومد .
*چی گفت نه ؟
*اره شنیدم .
*وای یعنی چی .
*فکنم مشکلی داشتن . وگرنه کی این دختررو میگیره .
به اون کسی که این حرفو زد نگاه چپ چپی کردم که صدای بابای اما اومد .
=دختره کثافت چی میگی . بیا بشین سر جات میگم .
^نه ، جوابم نه همینی که شنیدین برامم مهم نییت که تهش قراره چی بشه ، وقتی نظر من براتون مهم نیست نظر شماهام برای من مهم نیست .
دستمو گرفت و کشید سمت در خروج کفششو در اورد و دویید ، در حال رفتن به سمت در خروج سمت اون دختره که پشت اما حرف زد انگشت وسطمو بالا اوردم و بهش نشون دادم .
این اولین باری بود که میدیدم اما اینطوری باشه ، انگار به خاطر دوستی با من اینطوری شده .
÷بگیرینش . نشنیدین برین بیاریدش .(عربده )
از در رفتیم بیرون و رسیدیم به ماشین .
^خوب بیا نقشت چیه ؟
+چیکارت کنم این ایده توعه به من حتا نگفتی .
^بدو دیگه اومدن .
سوار ماشین شدم و راه افتادیم وقتی گاز دادم دیگه رسیده بودن ولی کاری نمیتونستن بکنن چون ماشین حرکت کرده بود .
^همینجا نگه دار .
+چرا اینجا . وایسا ببینم داری چی کار میکنی ؟
دم پارکی که کل دوران بچه گیمون میرفتیم گفت نگه دار .
  رفت قسمت مرکز پارک ، منم دنبالش راه افتادم .
^اما معلوم هست چیکار میکنی ؟
قطره ای از اسمون خورد رو دستم ، یه نگاهی به اسمون کردم داره بارون میباره الان نه ، وای الان چیکار کنم .
ولی اما اصلا براش مهم نبود دور خودش میچرخید و میخندید .
+دیونه ای !
^دارم درس پس میدم .
^خودت گفتی کاری رو انجام بدم که بعدا پشیمون نشم ، من انتخابمو کردم .

ادامه دارد ......