𝑀𝑂𝑂𝑁 𝐿𝐼𝐺𝐻𝑇 ℙ𝔸ℝ𝕋②⑤
=توعه عوضی...
نایا=اوه!...شکمت واسه کی انقد گنده شده؟؟
ا/ت=خبر نداری مگه؟..دختره کیم تهیونگ اینجا داره بزرگ میشه😏
نایا=دختره کیم تهیونگ؟😂بس اون عوضی تورم بفاک داد..
ا/ت=خفه شو!..اون اصلا با توکاری نداشت!...توعه عوضی با بابات سکس کرده بودی!
نایا=اره که چی؟
ا/ت=دختره هرزه تو باید مرده باشی!
نایا=فک کردی همه مثله تو احمقن که ندونن چجوری طلافی کنن؟...
نایا زنگ میزنه به تهیونگ
نایا=الو
تهیونگ=بله؟
نایا=عشقم...؟
ته چند دیقه هیچی نگت چون شوکه شده بود چون فک میکرد نایا مرده
ته=ن.نایا؟
نایا=اره عشقم...به این آدرسی که میگم بیا...زن و بچت پیشه منن😏
ته=چ.چی؟..ا/ت!
دهنت بسته بود و نمیتونستی چیزی بگی
نایا=یا میای اینجا یا جفتشون میمیرن
نایا قطع میکنه
#تهته
ته=شت...اه...لعنتیییی!
خیلی عصبی شده بود
یهو صدای گلوله و جیغه ا/ت تو مغزش پلی شد
ته=پ.پس بگو چرا اون صداها هرشبـــــ
زود با سرعت زیاد سواره ماشین شد و رسید اونجا زود اومد رو پشته بوم
نایا=بهبه...آقای کیم!..دخترتون مبارک!..
ته=گمشو!
با داد
ته=چرا نمیمیری!؟..چرا از زندگیم گم نمیشی؟
نایا=تازه اومدم پیشت بمونم!..یا با من ازدواج میکنی..یا این هرزه و تولشو میکشم
ته=تو خوابت!
نایا=خب!..انتخابه خودت بود!
نایا تفنگش و رو به سرت تنظیم میکنه
ته خواست بدوعه سمته نایا که معمورای نایا میگیرش
ته=نهههه!...نایااااا!
نایا=انتخابه تو بود!
ته=باشه باهات ازدواج میکنم!
نایا=دیگه فایده ای نداره!
چشمات و بستی
ته=نهههههه!
صدای شلیک همزمان با اشک تهیونگ اومد
ته چشماش بسته بود
صدای جیغ اومد
چشمات و باز کردی
تو زنده بودی
و نایا مرده بود
و کسی که کشته بودش نگار بود
تفنگش و فوت کرد و دودش رفت
نگار=خودم کارت و تموم کردم دختره جنده!
(قلبه نگار همون موقع=نانای اصغر و صغری نانای اکبر و کبری🥴🥳💃)
نگار=پسرا...تهیونگ و ول کنین
اون دوتا مرد هم تهیونگ و ول کردن
درواقع اونا جاسوسای نگار بودن که برای نایا الکی کار میکردن
نگار=زن داداش دیدی اخر خودم کار و تموم کردم؟
لبخند زدی
ته=آبجیه خله خودم...
نایا سر و اورد بالا
نایا=ه.م.تون..رو...م.ی...ک...ش.م
نگار یکی زد تو سره نایا
نگار=بمیر بابا...
نگار از روی جنازه نایا رد شد و بازت کرد و پریدی بغله نگار
بعد تهیونگ اومد بغلت کرد
لبت و بوسید
یهو دردت گرفت و رفتین بیمارستان
نایا=اوه!...شکمت واسه کی انقد گنده شده؟؟
ا/ت=خبر نداری مگه؟..دختره کیم تهیونگ اینجا داره بزرگ میشه😏
نایا=دختره کیم تهیونگ؟😂بس اون عوضی تورم بفاک داد..
ا/ت=خفه شو!..اون اصلا با توکاری نداشت!...توعه عوضی با بابات سکس کرده بودی!
نایا=اره که چی؟
ا/ت=دختره هرزه تو باید مرده باشی!
نایا=فک کردی همه مثله تو احمقن که ندونن چجوری طلافی کنن؟...
نایا زنگ میزنه به تهیونگ
نایا=الو
تهیونگ=بله؟
نایا=عشقم...؟
ته چند دیقه هیچی نگت چون شوکه شده بود چون فک میکرد نایا مرده
ته=ن.نایا؟
نایا=اره عشقم...به این آدرسی که میگم بیا...زن و بچت پیشه منن😏
ته=چ.چی؟..ا/ت!
دهنت بسته بود و نمیتونستی چیزی بگی
نایا=یا میای اینجا یا جفتشون میمیرن
نایا قطع میکنه
#تهته
ته=شت...اه...لعنتیییی!
خیلی عصبی شده بود
یهو صدای گلوله و جیغه ا/ت تو مغزش پلی شد
ته=پ.پس بگو چرا اون صداها هرشبـــــ
زود با سرعت زیاد سواره ماشین شد و رسید اونجا زود اومد رو پشته بوم
نایا=بهبه...آقای کیم!..دخترتون مبارک!..
ته=گمشو!
با داد
ته=چرا نمیمیری!؟..چرا از زندگیم گم نمیشی؟
نایا=تازه اومدم پیشت بمونم!..یا با من ازدواج میکنی..یا این هرزه و تولشو میکشم
ته=تو خوابت!
نایا=خب!..انتخابه خودت بود!
نایا تفنگش و رو به سرت تنظیم میکنه
ته خواست بدوعه سمته نایا که معمورای نایا میگیرش
ته=نهههه!...نایااااا!
نایا=انتخابه تو بود!
ته=باشه باهات ازدواج میکنم!
نایا=دیگه فایده ای نداره!
چشمات و بستی
ته=نهههههه!
صدای شلیک همزمان با اشک تهیونگ اومد
ته چشماش بسته بود
صدای جیغ اومد
چشمات و باز کردی
تو زنده بودی
و نایا مرده بود
و کسی که کشته بودش نگار بود
تفنگش و فوت کرد و دودش رفت
نگار=خودم کارت و تموم کردم دختره جنده!
(قلبه نگار همون موقع=نانای اصغر و صغری نانای اکبر و کبری🥴🥳💃)
نگار=پسرا...تهیونگ و ول کنین
اون دوتا مرد هم تهیونگ و ول کردن
درواقع اونا جاسوسای نگار بودن که برای نایا الکی کار میکردن
نگار=زن داداش دیدی اخر خودم کار و تموم کردم؟
لبخند زدی
ته=آبجیه خله خودم...
نایا سر و اورد بالا
نایا=ه.م.تون..رو...م.ی...ک...ش.م
نگار یکی زد تو سره نایا
نگار=بمیر بابا...
نگار از روی جنازه نایا رد شد و بازت کرد و پریدی بغله نگار
بعد تهیونگ اومد بغلت کرد
لبت و بوسید
یهو دردت گرفت و رفتین بیمارستان
۵۰.۹k
۰۱ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.