A paradise of memory
part⁸
یونگی: بریزین بیرون
یونا: چرا
یونگی: دارم میگم بیاین بیرون
همه اومدن بیرون ولی استاد رفت تو و بعد از اومدن یه صداهایی یه جنازه از پنجره پرت شد بیرون
چان می: این همون قاتلست که فرار کرده بود حالا یونگی کجاست
که درحالی که دستش رو پهلوش بود و از پلوش خون میچکید اومد بیرون
یجی: ولم کن مردک عوضی
یونگی: هوی پارک برو کنار
رفتم کنار که از همون جا تو سر یارو تیر شلیک کرد
چانسو: برای یه استاد ۲۵ ساله خیای مهارت داری و شجاعی
یونگی: ادمی که از ۶ سال پیش با کینه و نفرت بزرگ میشه همین بار میاد
کوک: خب پس چطور انقدر ماهری
یونگی: نمیدونم من فقط به جوری کهبه سوا شلیک شد فکر میکنم نشونه رو سر و بنگ تمام
چان می: انقدر کشش نده دیگه اون خیلی وقته مرده ۱۶ ساله
جی هیون: جیمین دوست دختر داری
جیمین: نه ولی علاقه ای به دخترا هم ندارم
یونا: چانسو من گفتم اینم میشه مثذ برادرم پس پورو بده ببنم
چانسو: چرا رفتی پول عزیزم
دوهیون: پس تو گی هستی
جیمین: مشکلی هست ذز تو حداقل بهترم که ۹ تا دوست دختر داری
دوهیون: در پی توعم بودم
جیمین: اره اروا عمت تو بعد از لینکه کارت با اونا تموم میشه با تیل رو صورتشون اسمتو مینویسی
دوهیون: اوه اره بیبی نظرمم این بود که رو صورت سفید توهم همین کارو کنم
یونگی: اوه منم خیلی دلم میخواد تورو بکشم حروم زاده ابرو نزاشتی برای هیچ کس الانم به کسی که مار تو نیست نگو همون کلمه ای که قرار نیست بگم
دوهیون: برو بابا از تو که بهترم حداقل تو فقط تو دعوا ها چاقو خوردی و زخمی شدی منو نگا پوستم سالمه
یونگی: روی پوست من هیچ خطی نمیمونه ژنتیکیه که مادرت در پیش بود
چان می: پس به تو رسیده چه حیف شد
جی هیون: چرا همش از اون پارک محافظت میکنی نکنه عاشقشی
یونگی: چون به این اعتقاد رسیدم که باید از همه در علیه شما چهارتا دفاع کنم چون یه نفرشون از ذستم در رفته و بهش اسیب زدید
کوک: بهتر نیست بری بیمارستان هیونگ اخه پهلوت...
یونگی: نیازی به اونجا ندارم من خوبم هیچیمم نیست
سوهون: الو بیمارستان لطفا یه امبولانس به این ادرس بفرستید
رفت به دیوار تکیه داد و سرشو کرد تو گوشیش
یونگی؛ احتیاجی ندارم فعلا
سوار ماشینش شد و رفت
جیمین: چرا این همش داره میره
دوهیون: نظرت چیه بیبی به من ملحق میشی
یونگی: افرین که گوهتث خوردی ولی بدون من همه جا هستم
جیمین: نه بهت ملحق نمیشم من رو یکی دیگه کراشتم برو به اون هرزه ها برس
کوک: رو کی کراشی کلک
ته: استاد مین
جیمین: عهههههههه تهیونگ پنج دقیقت گوه نخور
یجی: جیمین اگه بگی رو کی کراشی بهت توت فرنگی میدم
جیمین: استاد مین
رفتم توت فرنگیا رو قاپیدم
نامی: مبارکهههههه
یونگی: چیچیو مبارکه
جین: یونگی نگا این کاملذ متضاد توعه
جیمین:
یونگی: بریزین بیرون
یونا: چرا
یونگی: دارم میگم بیاین بیرون
همه اومدن بیرون ولی استاد رفت تو و بعد از اومدن یه صداهایی یه جنازه از پنجره پرت شد بیرون
چان می: این همون قاتلست که فرار کرده بود حالا یونگی کجاست
که درحالی که دستش رو پهلوش بود و از پلوش خون میچکید اومد بیرون
یجی: ولم کن مردک عوضی
یونگی: هوی پارک برو کنار
رفتم کنار که از همون جا تو سر یارو تیر شلیک کرد
چانسو: برای یه استاد ۲۵ ساله خیای مهارت داری و شجاعی
یونگی: ادمی که از ۶ سال پیش با کینه و نفرت بزرگ میشه همین بار میاد
کوک: خب پس چطور انقدر ماهری
یونگی: نمیدونم من فقط به جوری کهبه سوا شلیک شد فکر میکنم نشونه رو سر و بنگ تمام
چان می: انقدر کشش نده دیگه اون خیلی وقته مرده ۱۶ ساله
جی هیون: جیمین دوست دختر داری
جیمین: نه ولی علاقه ای به دخترا هم ندارم
یونا: چانسو من گفتم اینم میشه مثذ برادرم پس پورو بده ببنم
چانسو: چرا رفتی پول عزیزم
دوهیون: پس تو گی هستی
جیمین: مشکلی هست ذز تو حداقل بهترم که ۹ تا دوست دختر داری
دوهیون: در پی توعم بودم
جیمین: اره اروا عمت تو بعد از لینکه کارت با اونا تموم میشه با تیل رو صورتشون اسمتو مینویسی
دوهیون: اوه اره بیبی نظرمم این بود که رو صورت سفید توهم همین کارو کنم
یونگی: اوه منم خیلی دلم میخواد تورو بکشم حروم زاده ابرو نزاشتی برای هیچ کس الانم به کسی که مار تو نیست نگو همون کلمه ای که قرار نیست بگم
دوهیون: برو بابا از تو که بهترم حداقل تو فقط تو دعوا ها چاقو خوردی و زخمی شدی منو نگا پوستم سالمه
یونگی: روی پوست من هیچ خطی نمیمونه ژنتیکیه که مادرت در پیش بود
چان می: پس به تو رسیده چه حیف شد
جی هیون: چرا همش از اون پارک محافظت میکنی نکنه عاشقشی
یونگی: چون به این اعتقاد رسیدم که باید از همه در علیه شما چهارتا دفاع کنم چون یه نفرشون از ذستم در رفته و بهش اسیب زدید
کوک: بهتر نیست بری بیمارستان هیونگ اخه پهلوت...
یونگی: نیازی به اونجا ندارم من خوبم هیچیمم نیست
سوهون: الو بیمارستان لطفا یه امبولانس به این ادرس بفرستید
رفت به دیوار تکیه داد و سرشو کرد تو گوشیش
یونگی؛ احتیاجی ندارم فعلا
سوار ماشینش شد و رفت
جیمین: چرا این همش داره میره
دوهیون: نظرت چیه بیبی به من ملحق میشی
یونگی: افرین که گوهتث خوردی ولی بدون من همه جا هستم
جیمین: نه بهت ملحق نمیشم من رو یکی دیگه کراشتم برو به اون هرزه ها برس
کوک: رو کی کراشی کلک
ته: استاد مین
جیمین: عهههههههه تهیونگ پنج دقیقت گوه نخور
یجی: جیمین اگه بگی رو کی کراشی بهت توت فرنگی میدم
جیمین: استاد مین
رفتم توت فرنگیا رو قاپیدم
نامی: مبارکهههههه
یونگی: چیچیو مبارکه
جین: یونگی نگا این کاملذ متضاد توعه
جیمین:
۴.۴k
۲۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.