ماه ابی
ماه ابی
پارت۴۴
ویو کوک:
-حتماااا بهش میگم فعال نشه
ته: سلام منم بهش برسون
+سلام منم برسون
-خیلی پرویین
ته: دقیقا مث خودت
+هه داوش ته کمتر حق بنواز
ته: داوش من سلطان حق گفتنم
دیگه خیلی داشتن حرف میزدن باهم و لنوام خیلی داشت تعریفش و میکرد حسودیم شد
-بسههه حرف نزنین دیگه باهم
+حسود هرگز نیاسود
-خب حالابرو
رفت کمک ته
-اه اه اصن کاشکی نمیرفت کمکش(زیر لب)
ساعت۱۲:٠٠:
چمدونارو حاضر کردیم و با بادیگارد رفتیم فرودگاه ته به اعضا گفته بود واسه همین اومدن فرودگاه
جین: هعی بانی قراره ترکمون کنه
جیمین: اه اه کوک چقد گدایی واسه مام میگرفتی
هوسوک: همین که جیمین گفت خدایی
نامی: همگی خش بگذره
یونگی: یجوری میگی انگار هممون میخایم بریم
ته: هه داشا میرم سوغاتی هم میارم واستون
جین: واسه من مایو بیار رنگشم صورتی کمرنگ باشه
یونگی: جین
جین: بنال
یونگی: خجالت بکش
جین: باشه، راستی داداش مایو سوراخ نیاری ها غرق شم تو استخر
-اصن خوده نمکی(پوکر)
+همین که کوک گفت
یونگی: واسه من یه گوشی جدید بگیر
ته: داداش یه وخ نمیری، اصن میدونی چیه هوسوک پولدار ترین عضومونه بگو اون برات بخره
هوسوک: به من چهههه چرا کارای سنگین همیشه میوفته به من اصن نمیخام، بد واسه من یه شلوارک ابی بیار اره
ته: خیلیم به تو چه
نامجون: واسه من گردبند ار ام بیار
ته: اصن اوفف
جیمین: واسه من انگشتر بیار دادا
جین: راستی در کناره مایوعه لباس اسپایدرمن هم بیار برایم
ته: ادمو به گوه خوردن راضی میکنین عیششش باشه میخرم
-دیر شداااااا
+راست میگه چقد زر میزنی
ویو لنو:
به هر بدبختی که بود ته و از اعضا جدا کردیم
توی هواپیما:
جی هو توی بغلم خابیده بود وقتی میخابید خیلی شبیه کوک بود روی لپش یه کیص گذاشتم که باعث شد یکم بیدار شه
جی هو: مامانی بزار بخابم(خابالود)
+هیسس بخاب بیبی کوچولوم
دوباره خابید من چون کنار پنجره نشسته بودم داشتم بیرو و تماشا میکردم اما جا خیلی ریز دیده میشد که کوک سرشو گذاشت روی شونم و خابید منم سرم و گذاشتم روی سرش و خابیدیم
ساعت۵:۳٠ دقیقه صب:
ادامش پارت بد-
پارت۴۴
ویو کوک:
-حتماااا بهش میگم فعال نشه
ته: سلام منم بهش برسون
+سلام منم برسون
-خیلی پرویین
ته: دقیقا مث خودت
+هه داوش ته کمتر حق بنواز
ته: داوش من سلطان حق گفتنم
دیگه خیلی داشتن حرف میزدن باهم و لنوام خیلی داشت تعریفش و میکرد حسودیم شد
-بسههه حرف نزنین دیگه باهم
+حسود هرگز نیاسود
-خب حالابرو
رفت کمک ته
-اه اه اصن کاشکی نمیرفت کمکش(زیر لب)
ساعت۱۲:٠٠:
چمدونارو حاضر کردیم و با بادیگارد رفتیم فرودگاه ته به اعضا گفته بود واسه همین اومدن فرودگاه
جین: هعی بانی قراره ترکمون کنه
جیمین: اه اه کوک چقد گدایی واسه مام میگرفتی
هوسوک: همین که جیمین گفت خدایی
نامی: همگی خش بگذره
یونگی: یجوری میگی انگار هممون میخایم بریم
ته: هه داشا میرم سوغاتی هم میارم واستون
جین: واسه من مایو بیار رنگشم صورتی کمرنگ باشه
یونگی: جین
جین: بنال
یونگی: خجالت بکش
جین: باشه، راستی داداش مایو سوراخ نیاری ها غرق شم تو استخر
-اصن خوده نمکی(پوکر)
+همین که کوک گفت
یونگی: واسه من یه گوشی جدید بگیر
ته: داداش یه وخ نمیری، اصن میدونی چیه هوسوک پولدار ترین عضومونه بگو اون برات بخره
هوسوک: به من چهههه چرا کارای سنگین همیشه میوفته به من اصن نمیخام، بد واسه من یه شلوارک ابی بیار اره
ته: خیلیم به تو چه
نامجون: واسه من گردبند ار ام بیار
ته: اصن اوفف
جیمین: واسه من انگشتر بیار دادا
جین: راستی در کناره مایوعه لباس اسپایدرمن هم بیار برایم
ته: ادمو به گوه خوردن راضی میکنین عیششش باشه میخرم
-دیر شداااااا
+راست میگه چقد زر میزنی
ویو لنو:
به هر بدبختی که بود ته و از اعضا جدا کردیم
توی هواپیما:
جی هو توی بغلم خابیده بود وقتی میخابید خیلی شبیه کوک بود روی لپش یه کیص گذاشتم که باعث شد یکم بیدار شه
جی هو: مامانی بزار بخابم(خابالود)
+هیسس بخاب بیبی کوچولوم
دوباره خابید من چون کنار پنجره نشسته بودم داشتم بیرو و تماشا میکردم اما جا خیلی ریز دیده میشد که کوک سرشو گذاشت روی شونم و خابید منم سرم و گذاشتم روی سرش و خابیدیم
ساعت۵:۳٠ دقیقه صب:
ادامش پارت بد-
۲۵.۲k
۱۵ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.