Brown sugar : شکر قهوه ای
Brown sugar : شکر قهوه ای
Part۶۲
مرجان رو زود بردیم بیمارستان ک زنده موند من وقتی حال مرجان دیدم بهم ریختم و کلی ادم خریدم ک باباتو پیدا کنن ک پیداش کردن
وقتی بابات امد کلی کتکش زدیم اینقدره زده بودیمش ک سکته کرد منم خسته شدم و رفتم ک شبش خبر دادن بابات فرار کرده و دوباره افتادیم دنبالش پیداش نکردیم اون یک معتاد بود ک هرجا میرفت جا براش بود
یک شب ک منو مرجان خواب بودیم صدای شلیک اسلحه امد از اتاق مامانم وحشت زده رفتیم بالا ک دیدم مامانمو کشتن رفتم نزدیک مامانم ک یک برگه بالایی سرش بود دیدم
بابات نوشته داغ خانوادتون رو دلت میزارم از اون شب دیونه شدم بهم ریختم مشت میزدم به دیوار
تو همون شبا بود ک وقتی از سرکار امدم دیدم امبولانس جلوی دره نزدیک شدم دیدم مرجان ک خودشو دار زده
کل دنیا انگار ریخت رو سرم نفسم بالا نیومد من مامانمو زنمو بهترین کس هارو از دست داده بودم بعد اینک مرجان رو دفن کردیم افتادم دنبال تو
فقط ۱۰ سالت بود بعد تو شدی طعمه من هرجا میرفتی خودم شخصا دنبالت بودم ک فهمیدم عموت رو تو خیلی زومه پس یک نقشه کشیدم ک یک روز تو عموت تو خونه تنهایین بیام
شیرین:فقط اینو بهم بگو تو بهم تجاوز کردی؟
میکائل شروع میکنه به خندیدن
Part۶۲
مرجان رو زود بردیم بیمارستان ک زنده موند من وقتی حال مرجان دیدم بهم ریختم و کلی ادم خریدم ک باباتو پیدا کنن ک پیداش کردن
وقتی بابات امد کلی کتکش زدیم اینقدره زده بودیمش ک سکته کرد منم خسته شدم و رفتم ک شبش خبر دادن بابات فرار کرده و دوباره افتادیم دنبالش پیداش نکردیم اون یک معتاد بود ک هرجا میرفت جا براش بود
یک شب ک منو مرجان خواب بودیم صدای شلیک اسلحه امد از اتاق مامانم وحشت زده رفتیم بالا ک دیدم مامانمو کشتن رفتم نزدیک مامانم ک یک برگه بالایی سرش بود دیدم
بابات نوشته داغ خانوادتون رو دلت میزارم از اون شب دیونه شدم بهم ریختم مشت میزدم به دیوار
تو همون شبا بود ک وقتی از سرکار امدم دیدم امبولانس جلوی دره نزدیک شدم دیدم مرجان ک خودشو دار زده
کل دنیا انگار ریخت رو سرم نفسم بالا نیومد من مامانمو زنمو بهترین کس هارو از دست داده بودم بعد اینک مرجان رو دفن کردیم افتادم دنبال تو
فقط ۱۰ سالت بود بعد تو شدی طعمه من هرجا میرفتی خودم شخصا دنبالت بودم ک فهمیدم عموت رو تو خیلی زومه پس یک نقشه کشیدم ک یک روز تو عموت تو خونه تنهایین بیام
شیرین:فقط اینو بهم بگو تو بهم تجاوز کردی؟
میکائل شروع میکنه به خندیدن
۸.۳k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.