چند پارتی هیونجین) پارت ۱
نویسنده :https://wisgoon.com/kim_kevin10
#هیونجین
#استری_کیدز
(ویو ا.ت )
با درد عجیبی توی سرم از خواب بیدار شدم . نمیدونستم کجام و به سختی میدیدم
چند بار پلک زدم تا به نور عادت کنم و بتونم اطرافم رو ببینم ...متوجه شدم دستام با چیزی بسته شده
خودمرو تکون دادم تا شاید بتونم دستام رو باز کنم .
خواستم کمک بگیرم اما متوجه شدم که چیزی به دهنم بسته شده .
خیلی شوکه شده بودم و نمیدونستم کجام
بعد از چند مین ...چشمام به روشنایی عادت کرد و کم کم اطرافم رو به وضوح دیدم ...
با دقت به اطرافم نگاه کردم ... صبر کن ببینم ... اینجا زیرزمین خونه لونا نیست؟ ینی چی؟
سعی کردم دستام رو باز کنم اما با شنیدن صدایی سرجام خشک شدم ...
:تقلا نکن کوچولو نمیتونی دستات رو باز کنی هه(پوزخند)
این صدا ... خیلی برام آشنا بود ... توی مغزم دنبال صاحب صدا میگشتم که خودش اومد جلوی نور و صورتش رو بهم نشون داد ...
بهت زده نگاهش کردم ... دستش رو سمتم آورد و دهنم رو باز کرد ...
لوکاس؟ خودتی؟
×براوو دوشیزه ا.ت ... ساعت خواب ...آیششش خسته شده بودم از بس از دور نگاهت میکردم
چرا منو آوردی اینجا؟ من اینجا چیکار میکنم؟ اصلا چطوری اومدم اینجا؟ چرا دستام بستس؟ این اسمش آدم ربائیه
تک خنده
تک خنده ای از روی عصبانیت کرد
×درسته! آدم ربائیه ... ولی اسم کار تو چیه؟ تو یه چیز خیلی با ارزش رو ازم دزدیدی
چیییییی؟؟من از تو چیزی ندزدیدم لوکاس ... من دزد نیستم
×اره ... تو دزد نیستی ولی ... تو دزدیدی... قلبم رو ... و بعد زیر پات لهش کردی
گیج و منگ نگاهش کردم
متوجه نمیشم
×هوممم ... تو ...با اون چشمات ... با اون صورت و بدن بی نقصت...با اون لبخندت... کاری کردی عاشقت بشم ... بعد اون مرتیکه ... هوانگ هیونجین حرومزاده (خودتی عوضی) رو انتخاب کردی ... حالا متوجه شدی؟ فهمیدی دوست دارم خانوم لی ا.ت؟
ولی لوکاس ... این راه درستی نیست ... من علاقه ای بهت ندارم
×اوممم... یاد میگیری دوسم داشته باشی
ولی عشق یاد گرفتنی نیست ... عشق از ته دل آدم میاد ... بعدشم ...
یکم صدامو بلند کردم و گفتم
مرتیکه تو میدونی چند سال از من بزرگ تری؟ هااا؟ ما به درد هم نمیخوریم اینو بفهم لعنتییییی دست از سرمبردااارررر (آخرش رو با داد گفت)
که یهو ... صورتم با سرعت خیلی زیادی به سمت راست کج شد و طرف چپ صورتم به شدت میسوخت ...
سرن رو به سمتش چرخوندم و با تنفر نگاهش کردم
پوزخندی زدم و گفتم ...
#هیونجین
#استری_کیدز
(ویو ا.ت )
با درد عجیبی توی سرم از خواب بیدار شدم . نمیدونستم کجام و به سختی میدیدم
چند بار پلک زدم تا به نور عادت کنم و بتونم اطرافم رو ببینم ...متوجه شدم دستام با چیزی بسته شده
خودمرو تکون دادم تا شاید بتونم دستام رو باز کنم .
خواستم کمک بگیرم اما متوجه شدم که چیزی به دهنم بسته شده .
خیلی شوکه شده بودم و نمیدونستم کجام
بعد از چند مین ...چشمام به روشنایی عادت کرد و کم کم اطرافم رو به وضوح دیدم ...
با دقت به اطرافم نگاه کردم ... صبر کن ببینم ... اینجا زیرزمین خونه لونا نیست؟ ینی چی؟
سعی کردم دستام رو باز کنم اما با شنیدن صدایی سرجام خشک شدم ...
:تقلا نکن کوچولو نمیتونی دستات رو باز کنی هه(پوزخند)
این صدا ... خیلی برام آشنا بود ... توی مغزم دنبال صاحب صدا میگشتم که خودش اومد جلوی نور و صورتش رو بهم نشون داد ...
بهت زده نگاهش کردم ... دستش رو سمتم آورد و دهنم رو باز کرد ...
لوکاس؟ خودتی؟
×براوو دوشیزه ا.ت ... ساعت خواب ...آیششش خسته شده بودم از بس از دور نگاهت میکردم
چرا منو آوردی اینجا؟ من اینجا چیکار میکنم؟ اصلا چطوری اومدم اینجا؟ چرا دستام بستس؟ این اسمش آدم ربائیه
تک خنده
تک خنده ای از روی عصبانیت کرد
×درسته! آدم ربائیه ... ولی اسم کار تو چیه؟ تو یه چیز خیلی با ارزش رو ازم دزدیدی
چیییییی؟؟من از تو چیزی ندزدیدم لوکاس ... من دزد نیستم
×اره ... تو دزد نیستی ولی ... تو دزدیدی... قلبم رو ... و بعد زیر پات لهش کردی
گیج و منگ نگاهش کردم
متوجه نمیشم
×هوممم ... تو ...با اون چشمات ... با اون صورت و بدن بی نقصت...با اون لبخندت... کاری کردی عاشقت بشم ... بعد اون مرتیکه ... هوانگ هیونجین حرومزاده (خودتی عوضی) رو انتخاب کردی ... حالا متوجه شدی؟ فهمیدی دوست دارم خانوم لی ا.ت؟
ولی لوکاس ... این راه درستی نیست ... من علاقه ای بهت ندارم
×اوممم... یاد میگیری دوسم داشته باشی
ولی عشق یاد گرفتنی نیست ... عشق از ته دل آدم میاد ... بعدشم ...
یکم صدامو بلند کردم و گفتم
مرتیکه تو میدونی چند سال از من بزرگ تری؟ هااا؟ ما به درد هم نمیخوریم اینو بفهم لعنتییییی دست از سرمبردااارررر (آخرش رو با داد گفت)
که یهو ... صورتم با سرعت خیلی زیادی به سمت راست کج شد و طرف چپ صورتم به شدت میسوخت ...
سرن رو به سمتش چرخوندم و با تنفر نگاهش کردم
پوزخندی زدم و گفتم ...
۴۴.۳k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.